(شعر فارسی،قرن 15)
0/5
(0 نظر)
وزن | 106 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
هانا صابر |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
104 |
بازنویسی |
950,000 ریال
(شعر فارسی،قرن 15)
وظایفم روی میز کارم
تلنبار شده،
نامۀ اخطاری برایم آمده
قهوهای با فومی غلیظ تیار میکنم،
چند شعر میخوانم،
چند برگ از جعفریهای باغچه را میچینم،
قلبم طوری نازک شده
که در شبنم روی سبزی،
در بوی قهوه،
پرچ میشوم
فیلمی از اوزو میبینم؛
خانههایی از کادرهای مستطیلی
خانههایی با ریتمی کند؛
زنها با برسهای نرم درحال گردگیریاند،
هرچیزی که میافتد
فورا کسی آن را سر جایش میگذارد
و غم طوری واقعی است
که هیچکس چارهای جز لبخند ندارد
پس از باران
هوا تأثیر خندۀ یک کودک را دارد
از میز کارم فاصله میگیرم
چیزها را سر جایشان برنمیگردانم
به تلفنها پاسخ نمیدهم
و به باقیِ روز
خیره میشوم…
وزن | 106 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
هانا صابر |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
104 |
بازنویسی |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.