(داستان های آمریکایی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 690 گرم |
---|---|
نویسنده |
ایروینگ استون |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
606 |
نوع جلد |
زرکوب |
قطع |
رقعی |
بازنویسی |
14031223 |
5,950,000 ریال
(داستان های آمریکایی،قرن 20م)
سپس لبها را با زبان تر کرد و گفت:
گل اسپَرَکتون سبز شده، پیش از رفتن به گالری یه نگاهی بهاش میکنید؟
ونسان پاسخ داد:
بله، میشه شما … یعنی … ممکنه به من نشونش بدین؟
چه آدم عجیبیه این! خودش گل اسپرک کاشته نمیتونه پیداش کنه!
دخترک عادت کرده بود که از اشخاص به طرزی سخن بگوید که گویی در اتاق حضور ندارند. ونسان آب دهان فروبُرد. رفتارش هم مانند تنش زَمخت بود و گویی واژگان مناسبی برای پاسخ گفتن به اورسولا پیدا نمیکرد. با هم به حیاط رفتند. صبح روزی سرد از آغاز بهار بود، ولی از شکوفه کردن درختان سیب چندی میگذشت. باغچهیی، خانهی آن مادر و دختر را از کودکستان جدا میکرد. ونسان، چند روز پیش، تخم شقایق و نخود کاشته بود. گل اسپرک سبز شده و از زمین سربرآورده بود. ونسان و اورسولا در دوسوی آن چمباتمه زدند و سرشان تقریبا مماس شد. موهای اورسولا عطر طبیعی تندی داشت. ونسان گفت:
– – – مادمازل اورسولا!
– بله؟
دختر سرش را کنار کشید ولی استفهامآمیز بر وی لبخندی زد.
من … من … یعنی …
ای بابا! واسه چی به تته پته افتادی؟
و با این کلام به بالا جهید. ونسان تا دَرِ کودکستان به دنبالاش رفت.
وزن | 690 گرم |
---|---|
نویسنده |
ایروینگ استون |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
606 |
نوع جلد |
زرکوب |
قطع |
رقعی |
بازنویسی |
14031223 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.