(شعر فارسی،قرن 8ق،باقاب)
0/5
(0 نظر)
وزن | 4082 گرم |
---|---|
نویسنده |
بهروز ثروتیان |
سال چاپ |
1400 |
تعداد صفحه |
2219 |
نوع جلد |
زرکوب |
قطع |
وزیری |
بازنویسی |
14030714 |
23,500,000 ریال
(شعر فارسی،قرن 8ق،باقاب)
شعر حافظ نیز مانند هر شعر دیگرى بىزمان و بىمکان است یعنى در همهجا و همهوقت همچنان است که او مىگوید:
ساقى به جام عدل بده باده تا گدا غیرت نیاورد که جهان پربلا کند
اهل اسلام مىگویند خواجه حافظ شیرازى از جهان برادرى و جهان برابرى اسلامى سخن مىگوید. مدعیان برخى مکتبهاى سیاسیـاقتصادى بر آن باور هستند که شاعر از «راست قسمى» بحث مىکند و اعتقاد به تقسیم و توزیع عادلانه دارد و هر دانشجویى که در مکتب و مدرسه علومِ سیاسى درس مىخواند قطعا این نظریه را توجیه مىکند که غرض از «گدا» مردم تهىدست و در نهایت مستضعفان جهان هستند که اگر به حق خود نرسند سرانجام سر به شورش برمىدارند و دنیایى را به خاک و خون مىکشند.
شاید یکى نیز گمان ببرد حافظ خویشتن خویش را مىگوید که در محفل و مجلس دربارى نشسته است و باده شراب به عدل مىطلبد، اینجاست که نقد آغاز مىشود و دیگرى مدّعى مىشود که حافظ شراب نمىخورده است زیرا خود مىفرماید من از دیوانگان عشقم و مَىِ انگورى نمىخورم :
اى که دایم به خویش مغرورى گر تو را عشق نیست معذورى
گِرد دیوانگان عشق مگرد که به عقل عقیله مشهورى
مستى عشق نیست در سر تو رَوْ که تو مستِ آب انگورى
روى زرد است و آه دردآلود عاشقان را دواى رنجورى
بگذر از نام و ننگ خود حافظ ساغر مى طلب که مخمورى
این کلیت از ویژگىهاى هر شعرى است و سخنى که در پرده نازک خیال پوشیده و با وزش عاطفه به آهنگ احساس مىرقصد طبعا خیالخیز و گمانانگیز است :
یکى است ترکى و تازى درین معامله حافظ حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانى
وزن | 4082 گرم |
---|---|
نویسنده |
بهروز ثروتیان |
سال چاپ |
1400 |
تعداد صفحه |
2219 |
نوع جلد |
زرکوب |
قطع |
وزیری |
بازنویسی |
14030714 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.