اندوه و سعادت

شناسه محصول: 9786006605029 دسته:
ویژگی های محصولات
وزن 344 گرم
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

نویسنده

مگ میسون

سال چاپ

1402

تعداد صفحه

392

بازنویسی

14020324

فروشگاه اینترنتی رشد بوک

ارسال سریع و آسان به سراسر ایران
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
ضمانت تعویض کالا
هزینه حمل به عهده خریدار
ارسال مستقیم از رشد بوک
قیمت کالا:

قیمت اصلی: 1,760,000 ریال بود.قیمت فعلی: 1,584,000 ریال.

در انبار موجود نمی باشد

ضمانت بازگشت کالا کتاب رشد
پشتیبانی رشد بوک
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت کارت به کارت کتاب رشد
بررسی فنی

(داستان های انگلیسی،قرن 21م،نامزد نهایی جایزه ی زنان سال 2022)

0/5 (0 نظر)

زن هم سرش را آهسته به علامت تصدیق پشت سر هم تکان می‌داد و همین که فرصتش شد، از ما پرسید کجا زندگی می‌کنیم و مشغول چه کاری هستیم، اگر درست متوجه شده باشد باید زن و شوهر باشیم، چند سال است که ازدواج کرده‌ایم و چطور با هم آشنا شده‌ایم. تعداد سوالات و سرعت بیانشان موجب شد تا توجهش از لقمه‌ی نیم‌خورده‌اش که حالا روی دستمال چرب توی کف دستش بود، منحرف شود. وقتی داشتم جوابش را میý‌دادم، زن دزدکی به پشت سرم نگاه کرد تا جایی برای گذاشتن دستمالش پیدا کند؛ وقتی حرفم را تمام کردم و گفتم در اصل هیچ اولین باری برای آشنایی من و پاتریک وجود ندارد، «او همیشه بوده» زن گفت متوجه منظورم نشده است.
برگشتم تا شوهرم را ورانداز کنم که در آن لحظه داشت با انگشتش چیزی را از گیلاس بیرون می‌‌آورد، بعد دوباره برگشتم و به زن نگاه کردم، گفتم: «پاتریک برای من عین کاناپه‌ی خانه‌ای است که آدم آنجا بزرگ شده. وجودش یک امر مسلم بود. هیچوقت برای آدم سوال پیش نمی‌آید که این کاناپه از کجا آمده، چون از وقتی یادت می‌آید، آنجا بوده. اگر هنوز هم آنجا باشد، اصلا کسی بهش فکر نمی‌کند.»
وقتی دیدم زن هیچ حرکتی برای جواب دادن انجام نداد، ادامه دادم:
«هرچند به نظرم، اگر آدم بخواهد، می‌تواند از تمام عیب و ایرادهایش فهرست تهیه کند، و از دلایلش.»
پاتریک گفت: «متاسفانه درست است. مارتا واقعا می‌تواند فهرستی از نقطه‌ضعف‌هام ارائه کند.»
زن خندید، بعد به کیف‌دستی‌اش نگاه کرد که با زنجیر از آرنجش آویزان بود، انگار می‌خواست قابلیتش را به لحاظ ظرفیت ارزیابی کند. پاتریک با هر دو انگشت سبابه‌اش به من اشاره کرد و شستش را طوری حرکت داد انگار داشت گیره‌ای را بالا می‌داد.
-کسی می‌خواهد لیوانش را پر کنم؟ مارتا، می‌دانم نه نمی‌گویی.
به گیلاس زن اشاره کرد و زن گیلاسش را دستش داد. بعد پاتریک گفت: «می‌خواهی این را هم ببرم؟»
زن لبخند زد، از قیافه‌اش پیدا بود واقعا خوشحال شده که پاتریک او را از شرّ آن لقمه خلاص می‌کرد و
همین که پاتریک رفت، زن گفت: «باید احساس خوشبختی کنی که با چنین مردی ازدواج کرده‌ای.»
جواب مثبت دادم و با خودم فکر کردم چگونه می‌شود معایب ازدواج با مردی را که از نظر دیگران آدم فوق‌العاده‌ای است توضیح داد، اما در عوض از او پرسیدم کلاه زیباش را کجا خریده، بعد هم منتظر شدم تا پاتریک برگردد.

جدول مشخصات
وزن 344 گرم
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

نویسنده

مگ میسون

سال چاپ

1402

تعداد صفحه

392

بازنویسی

14020324

محصولات مشابه
نظرات کاربران

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “اندوه و سعادت”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما باید وارد حساب خود شده باشید تا قادر به اضافه کردن تصاویر در نظرات باشید.