از اخلاق پژوهی تا زیبایی شناسی

هر داوری در سپهر امور اخلاقی که در حد ایدئال عاقل باشد تأیید خواهد کرد که هولوکاست نادرست بود. پیش از هر چیز جا دارد یادآوری کنم که هستند انگشت‌شمار کسانی که با این حُکم مخالف‌اند. بسیاری از نازی‌های امروزی منکر این هستند که هولوکاست رخ داده است. چنین خوانشی از تاریخ عجیب‌وغریب است، اما حتی همین خوانش از تاریخ هم حاکی از توافق بنیادی در اصول اخلاقی پایه است. اکثریت عظیمی از کسانی که خود را نازی می‌نامند با ما موافق خواهند بود که کشتار یک گروه قومی اخلاقا نادرست است. حال شاید بپرسید «در گذشته چطور؟ یعنی در آن روزگاری که در آلمان تعداد زیادی نازی وجود داشته است که موافقِ از بین بردن قوم یهود بوده‌اند». پاسخ من به شما این است که بسیاری از آلمانی‌ها، حتی کسانی که نازی و یهودستیز بودند، اگر از مسئله‌ی نابود کردن یهودیان اطلاع داشتند با آن مخالفت می‌کردند. مهم است که به یاد داشته باشیم نازی‌ها در سیاست‌های علنی خود هرگز این نسل‌کشی را تأیید نمی‌کردند. به‌علاوه، بسیاری از افرادی که راجع به هولوکاست می‌دانستند و در آن نقشی ایفا می‌کردند در انجام این کار عذاب وجدان داشتند. آن‌ها خودشان هم می‌دانستند یا می‌پنداشتند آنچه می‌کنند نادرست است. اما درمورد افرادی که فکر می‌کنند (یا فکر می‌کردند) هولوکاست اخلاقا موجه است چه می‌توان گفت؟ می‌توانیم نشان دهیم رأی آن‌ها از جهاتی یکسره غیر عاقلانه است. اولا دیدگاه نازی‌های متعصب تقریبا همیشه بر اعتقادات نامعقول و نادرستی درباره‌ی خصائص یهودی‌ها استوار بود، ازجمله اینکه هیتلر معتقد بود یهودیان باعث شکست آلمان در جنگ جهانی اول و رکود عظیم اقتصادی دهه‌ی ۳۰ بودند. می‌توان ثابت کرد که این عقاید کاذب و مهمل‌اند و احتمالا همه‌ی، یا تقریبا همه‌ی دیدگاه‌های نازی‌ها بر چنین اعتقادات کاذبی استوار است.