(داستان های نوجوانان آمریکایی،قرن 20م،مناسب بالای 12سال،از پرفروش های نیویورک تایمز)
0/5
(0 نظر)
وزن | 252 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
کریس کالفر |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
324 |
بازنویسی |
14030403 |
3,200,000 ریال
(داستان های نوجوانان آمریکایی،قرن 20م،مناسب بالای 12سال،از پرفروش های نیویورک تایمز)
کانر به محض اینکه سرنخی از خواهرش پیدا کرد، با عجله به سراغ نزدیک ترین کامپیوتر رفت و پنج بلیت باقی مانده ی پرواز بعدی به نیویورک را خرید. بدون اجازه از کارت اعتباری باب استفاده کرد، ولی اصلا برای باب مهم نبود. تنها چیزی که برای همه اهمیت داشت، پیدا کردن الکس و برگرداندنش به خانه بود. آزاد کردن دنیای قصه ها تا مشخص شدن ته و توی ماجراهای منهتن به تعویق می افتاد.
ساعت پنج صبح روز بعد، کانر، بری، جک، گلدی لاکس، شنل قرمزی و شارلوت بدون اینکه پلک روی هم گذاشته باشند، توی ماشین شاسی بلند شارلوت روی سر و کول هم سوار شدند و به فرودگاه بین المللی ویلو کرست رفتند. کانر نمی دانست در نیویورک چه چیزی در انتظارشان است، اما مطمئن بود در کنار دوستانش راحت تر اوضاع را سر و سامان خواهد داد. با چنان عجله ای بیمارستان را ترک کردند که هیچ کس فرصت چمدان بستن پیدا نکرد، ولی کانر که می دانست دوستانش معمولا چه چیزهایی همراه دارند، توانست قبل از راه افتادن از بیمارستان ساک دستی ای بردارد و وسایل عجیب و غریب جک و گلدی لاکس را در آن جا بدهد.
وقتی رسیدند، همه بیرون منتظر ماندند و کانر دوید داخل ساختمان تا کیفشان را تحویل دهد. آن ها روی جدول کنار ماشین شارلوت ایستادند و برای اولین بار، مناظری غیر از راهروهای بیمارستان کودکان سنت اندروز را دیدند.
جک که هیرو را در آغوش داشت، گفت: «پس به این می گن فرودگاه. خب این گاهی فرود دقیقا یعنی چی؟»
بری توضیح داد: «جاییه که آدم سوار هواپیما می شه و باهاش می ره جاهای دیگه.
گلدی لاکس گفت: «مثل اسطبل؟»
«آره، فقط اسب هاش خیلی بزرگ ترن.»
جک و گلدی لاکس سر تکان دادند و اطرافشان را با حیرت نگاه کردند، اما انگار فرودگاه چنگی به دل شنل قرمزی نزده بود.
وزن | 252 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
کریس کالفر |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
324 |
بازنویسی |
14030403 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.