قتل در هتل ریجنسی (رمان های پلیسی جنایی)
قیمت اصلی: 1,200,000 ریال بود.1,080,000 ریالقیمت فعلی: 1,080,000 ریال.خفاش
4,800,000 ریالبه نظرم وقتی آدمها نمیتونن با خودشون کنار بیان دنبال یه جور مجازاتن. من هم نیازمند شلاق خوردن و شکنجه و تحقیر شدن بودم. یه چیزی توی این مایهها که حس مجازات شدن رو بهم بده، اما کسی نمیخواست حتی یک لگد هم بهم بزنه، چون من روی کاغذ هوشیار بودم و حتی به جای تنبیه به دست رئیس پلیس، در رسانهها از من تقدیر شده بود. پس من خودم خودم را تنبیه کردم. خودم را به اشد مجازات محکوم کردم…
جنایات مرموز دکتر مرا
1,600,000 ریالدرک ناپذیر بود که چرا پزشکی باید نیمه شب پنهانی وارد ساختمانی خالی شود و از همه مهمتر، با صدای بلند به منظرۀ مردی حلق آویز شده بخندد. نمیتوانستم جلوی کنجکاویام را بگیرم که به شدت تحریک شده بود. با این حال، وقتی از عدهای بسیار دربارۀ گذشته و فعالیتهای روزانۀ دکتر مرا سوال کردم، کوشیدم این کنجکاوری را بروز ندهم.
سیر زمان (علم)
1,700,000 ریالدر مدرسه به من آموختند که انرژی جهان را به حرکت در میآورد. لازم داریم مثلاً از نفت، خورشید، یا منابع هستهای انرژی بگیریم. انرژی موتورهایمان را روشن میکند، کمک میکند گیاهان برویند و باعث میشود هر روز صبح، با نشاط بلند شویم.
اما یک چیز سرجایش نیست. انرژی، آنطور که در مدرسه به من گفته بودند پایستار است. نه ساخته میشود و نه نابود میشود. اگر پایستار است، چرا لازم داریم مدام تامینش کنیم؟ چرا نمیشود از همان انرژی مدام استفاده کنیم ؟
واقعیت این است که انرژی زیادی وجود دارد که مصرف نمیشود. جهان برای پیش رفتن به انرژی نیاز ندارد به آنتروپی نیاز دارد.
رژه خاموش
6,000,000 ریال«وقتی کوساناگی تاریخهای دقیق را بررسی کرد، فهمید که استفادۀ هاسونوما از کورۀ زبالهسوزی با گم شدن یونا موتوهاشی مصادف است. در این موقع بود که کانیچی هاسونوما به مظنون اصلی تبدیل شد.»
شکار و تاریکی
1,150,000 ریالکتاب از زبان یک مرد رمان نویس داستانهای پلیسی روایت میشود که کاملا اتفاقی با خانمی برخورد میکند و وارد ماجراهایی ناخواسته میگردد. راوی داستان سعی میکند هر بار سرنخها رو کنار هم بگذارد و معمای ماجرا را حل کند اما هر دفعه به بن بست میخورد. و اشتباه میکند و غافل از این که …
جزیره درختان گمشده (رمان103)
2,950,000 ریالروانزخمهای خانوادگی مثل صمغ غلیظ ماتی است که از برشی در پوست درخت چکه میکنند.
نسلهای متمادی این روانزخمها از این برش چکه میکنند.
آنها به آرامی به پایین جریان پیدا میکنند، جریانی چنان ناچیز که غیرقابل مشاهده است و از زمان و مکان میگذرد تا اینکه شکافی را مییابد که در آن جای گیرد و دلمه ببندد. مسیر این روانزخم موروثی تصادفی است. هرگز نمیدانید که چه کسی دچار این روانزخم میشود، اما در نهایت کسی دچارش میشود. بین بچههایی که زیر یک سقف بزرگ میشوند، بعضیها بیشتر از بقیه تحت تأثیر آن قرار میگیرند. آیا تا به حال خواهر و برادرهایی را دیدهاید که کموبیش فرصتهای یکسانی داشته باشند و با این حال یکیشان افسردهتر و گوشهنشینتر باشد؟ چنین اتفاقی میافتد. بعضی اوقات روانزخم خانوادگی به کلی یک نسل را از قلم میاندازد و اثر خود را در نسل بعدی دو برابر میکند.
مارمولک سیاه
قیمت اصلی: 1,850,000 ریال بود.1,665,000 ریالقیمت فعلی: 1,665,000 ریال.سرقتی ماجراجویانه باعث میشود آگچی برای یافتن سانائه دختر جواهرفروش معروف اساکا ردپای سارقی فریبنده و بیرحم ملقب به مارمولک سیاه را دنبال کند. آدمربایی موفق این زن و تغییر چهرهاش کار را برای کارآگاه زیرک رانپو دشوار میکند و در نهایت او را به هزارتویی زیرزمینی میکشاند که در آن موزهای عجیب تاسیس شده است.
فداکاری مظنون X
قیمت اصلی: 4,000,000 ریال بود.3,600,000 ریالقیمت فعلی: 3,600,000 ریال.نامزدی آقای ایر
1,000,000 ریالمتوجه هستید؟ سالها برای عدهای پیر سرخوش خزعبلات چاپ کردهاید. شما همسر یا معشوقهای ندارید. خانهای که گاهبهگاه به آن سر میزنید را میشناسم. اما حتی از دید زنان آن خانه هم شما مرد عجیب و مضطربی هستید. مستاجرهای ساختمانتان اجازه نمیدهند که دختر و پسربچههایشان نزدیک خانۀ شما بازی کنند. چرا اعتراف نمیکنید آقای ایر؟ بهتان پیشنهاد میکنم با وکیلی مشورت کنید. ماجرایتان را برای او شرح دهید. او از شما یک تست روانی میگیرد و…
قتل بر رود نیل (مجموعه داستانهای آگاتا کریستی)،(کمیک استریپ)،(گلاسه)
قیمت اصلی: 1,000,000 ریال بود.900,000 ریالقیمت فعلی: 900,000 ریال.خالکوب آشویتس
2,000,000 ریاللالی در حال رد شدن از محوطه و رفتن به سمت اردوگاه زنان است که صدای هواپیمایی را میشنود. به بالا نگاه میکند و هواپیمای کوچکی را میبیند که در ارتفاع پایین، بر فراز محوطه، پرواز میکند و دور میزند و بر میگردد. ارتفاع هواپیما اینقدر کم است که لالی میتواند نشان نیروی هوایی ایالات متحده را روی آن ببیند.
یکی از زندانیها فریاد میزند : آمریکاییهان! آمریکاییها اینجان.
همه بالا را نگاه میکنند. چند نفری بالا و پایین میپرند و دستهایشان را در هوا تکان میدهند. لالی به برجهای اطراف محوطه نگاه میکند و متوجه میشود که نگهبانها گوش به زنگاند و اسلحههایشان را به طرف زنان و مردانی که در محوطه هیاهو به پا کردهاند نشانه رفتهاند. بعضی از زندانیها دست تکان میدهند تا توجه خلبان را به خود جلب کنند، بعضی دیگر هم به کورههای جسدسوزی اشاره میکنند و فریاد میزنند: اونجا را بمباران کنین، اونجا را بمباران کنین.
خورشید برهنه
1,750,000 ریال« بیک، فکر کرده بودی من رباتم؟»
پسر نوجوان گفت: « نهخیر. تو یه زمینیای.»
«که اینطور. حالا دیگه برو.»
پسر برگشت و سوتزنان دور شد. بیلی رو به ربات برگشت و گفت: «تو! اون پسره از کجا میدونست من یه زمینیام؟ وقتی تیراندازی کرد، تو پیشش نبودی؟»
« من پیشش بودم، ارباب. من بهش گفتم که شما زمینی هستین.»
«بهش گفتی زمینی چیه؟»
«بله، ارباب.»
«زمینی چیه؟»
«یه نوع پست از انسان که نباید بهش اجازه داد وارد سولاریا بشه، چون ناقل بیماریه، ارباب.»
«این رو کی بهت گفته، پسر؟»
ربات ساکت ماند.
بیلی گفت: «میدونی کی این رو بهت گفته؟»
«نمیدونم، ارباب. این موضوع توی حافظهم ذخیره شده.»