تاریخ علم در ایران 4 (از دوره ی مشروطیت تا کنون)
2,000,000 ریالفرهنگستان های تحقیقاتی به منظور رهبری علمی: این فرهنگستان ها که درواقع بالاترین نهاد علمی محسوب می شوند، وظیفه سیاستگذاری و آینده نگری برای توسعه علوم و فنون و تقویت سازمان های علمی و پژوهشی را بر عهده دارند. این دسته کوشش می کنند راه پیچیده و ناهموار تحقیق و پژوهش را برای متخصصان و دانشمندان هموار نمایند و با تشویق و اهدای انواع جوایز، ضمن تقدیر از دانشمندان، موجبات رقابت سالم میان آن ها را فراهم آورند. این فرهنگستان ها علاوه بر توصیه های مداوم و ارائه رهنمود به دولت، دانشگاه ها، سازمان های برنامه ریزی، با اجرای طرح هایی در زمینه های کلان، پژوهش های اصیل را به اعضای خود از طریق بنیادهای وابسته انجام می دهند. آن ها ارتباط سازمانی با دانشگاه ها ندارند، هرچند اعضای این سازمان ها از دانشگاه هستند. بدین ترتیب این دسته از فرهنگستان ها نقش محوری در توسعه علوم داشتند که بیشتر جنبه رهبری و ارائه طریق و یا مدیریتی دارند و زمینه های پژوهش را برای سایر محققان فراهم می کنند. در ضمن دولت در مسائل کلان برنامه های توسعه علوم و فنون که جنبه ملی داشته باشد، از حضور اندیشمندان در فرهنگستان علوم بهره می برد. استرالیا، کانادا، هند و کشورهای غرب از نمونه کشورهایی هستند که فرهنگستان هایی با این ساختار دارند.
فرهنگستان های تحقیقاتی سیاست گذار: دسته دوم فرهنگستان هایی هستند که نسبت به فرهنگستان های گروه اول، محوریت و دخالت بیشتری در تدوین الگوی توسعه علمی و فنی کشور دارند. آن ها دانشگاه ها را زیر چتر خود داشته و هریک، مراکز تحقیقاتی متعددی دارند. در این مراکز اغلب مشتاقان علم و دانشجویان در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری مشغول تحصیل هستند. اعضا بخشی از فعالیت خود را به آموزش و تحقیق در این مراکز اختصاص می دهند.
این فرهنگستان ها دارای انتشارات گوناگونی در زمینه های تحقیقات بنیادی و کاربردی هستند و در حقیقت آن ها عالی ترین نشریه های پژوهشی را منتشر می کنند.
تاریخ علم در ایران 3 (از صفویه تا آخر قاجاریه)
1,650,000 ریالبی خبری ایرانیان از دانش جدید ریاضی، تا گشایش دارالفنون در سال ١٢۶٨هـ. ق و تدریس ریاضیات توسط استادان خارجی ادامه داشت. در همین زمان بود که اعتضادالسلطنه، وزیر علوم، ملاعلی محمداصفهانی، استاد ریاضیات قدیم ایران را به دارالفنون دعوت کرد و او همراه پسرش، میرزا عبدالغفارخان نجم الدوله، در دارالفنون به یاد دادن و یادگرفتن ریاضی پرداخت.
میرزا عبدالغفار ریاضیات قدیم را نزد پدر و ریاضیات جدید را نزد موسیو کرشیش اتریشی، میرزا جعفر خان مشیرالدوله و میرزا ملکم خان ناظم الدوله، که از تحصیلکرده های اروپا بودند، آموخت و به مقام معلمی کل ریاضیات دارالفنون رسید.
نجم الدوله در زمان خودش صاحب جایگاه بسیار رفیعی در علم ریاضی در ایران بوده است. پدر نجم الدوله، ملاعلی محمداصفهانی، از کسانی است که می گویند بدون آن که از لگاریتم غربی کمترین اطلاعی داشته باشد خودش به لگاریتم رسیده و به شیوه های آن دست یافته بود. مسلم است که ملاعلی محمداصفهانی ریاضی قدیم را در حد بسیار عالی می دانست به طوری که همه ی ریاضیدان های معاصر او به نوعی از علم او بهره مند بوده اند. اطلاعات زیاد علمی او به خوبی به پسرش نجم الدوله منتقل شده است و نتیجه آن تالیفات بسیار ارزنده ای است که نجم الدوله در علم ریاضی از خود به یادگار گذاشته است…
نجم الدوله از ذهنیت پربار ریاضی برخوردار بود. با ریاضی به شکل ابتدایی برخورد نمی کرد، بلکه به صورت یک دانشمند ریاضی با آن مواجه می شد و درصدد حل و پیدا کردن راه حل های بسیار برمی آمد. حتی امروزه هندسه مسطحه ای که نجم الدوله نوشته و به چاپ سنگی رسیده است از بهترین کتاب های هندسه مسطحه ای است که در این مبحث نوشته شده است، زیرا اغلب کتاب های این درس برگرفته از ترجمه های فرنگی است، اما نجم الدوله روش هندسه قدیم و فرنگی را با هم آمیخته و از آمیزه ی آن چنین کتاب نفیسی به عالم ریاضی ایران تقدیم کرده است.
تاریخ علم در ایران 1 (از دوره ی باستان تا آغاز اسلام)
1,300,000 ریالچنانچه دانش بر فراز آسمان جای داشتی مردمی از سرزمین ایران بر آن دست یافتی. حضرت محمد (ص)
ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیر شرق و غرب جهان پیوسته در جریان برخوردها، اندیشه ها، جنگ ها و مهاجرت ها بوده و از این رو در طول تاریخ خود نشیب و فرازهای فراوان دیده است. زمانی که امنیت، عدالت و حکومت مرکزی مقتدر وجود داشته است و امور جریان عادی خود را می گذرانده، علم، ادب و هنر رواج داشته است و مردم به ساختن و تولید مشغول بوده اند. اما دوره هایی که جنگ، قحطی، بیماری و ناامنی حاکم بوده است بیشترین تلاش مردم صرف زنده بودن خود می شده است و این در حالی است که به حداقل وسایل زندگی قانع بوده اند. در ایران دوره های آرامش و دوره های ناامنی فراوانی داشته ایم. از این رو تاریخ علم، ادب، فرهنگ و تمدن این کشور نشان دهنده ی جریان های آرام و گاهی با تلاطم های بسیار است. با وجود این فرهنگ و تمدن ایران در طول چند هزار سال مداومت داشته است. در صورتی که نام و نشانی از بعضی فرهنگ و تمدن ها باقی نمانده است. تاریخ دانان سه عامل زیر را راز بقای تمدن و فرهنگ ایران می دانند: عامل اول، عامل جغرافیایی و وضع طبیعی کشور و وسعت خاک و کوه های سر به فلک کشیده است که سبب می شده است در هر تهاجمی بخشی از آن آزاد بماند و فرهنگ ایرانی در آن بخش ادامه یابد. عامل دوم، نبوغ ذاتی قوم ایران است که هر قوم متجاوزی را در خود جذب می کند و رنگ ایرانی به آن می دهد. عامل سوم، وجود مردان بزرگ تاریخ ساز است که در ایران، هر از گاهی روح و اندیشه و قلب مردم را رهبری و جامعه را نوسازی کرده اند.