نمایش 9 12

پیامدهای مشروطیت (تکوین حقوق مدرن در ایران)

7,000,000 ریال

به اعتقاد فروغی، ما ایرانیان نباید در این تأسیسِ جدید حالت منفعل داشته باشیم. باید در جامعۀ ملل دخالت کنیم و در تدوین قوانینِ بین‌المللی نقش فعالی داشته باشیم. به گفتۀ او، دُوَل و مللْ همه داخل در یک حوزۀ اجتماع خواهند بود و اوضاع زندگیِ آن‌ها بر هم تأثیر خواهد گذاشت و مملکت ما هم خارج از این حوزه نخواهد بود. همین دیدگاه باعث شد که در این کار پیش‌قدم شود و کوشش‌های زیادی انجام دهد و اعتبار بین‌المللیِ بالایی به دست آورد. یکی از آثار حضور فعال در جامعۀ بین‌المللی به نظر او، لزوم همکاریِ اقتصادی و متروک کردن یا تخفیفِ حقوق گمرکی بود.‌همچنین بر این باور بود که برای اینکه بتوانیم در سطح بین‌المللی وجهۀ بالاتری پیدا کنیم باید اقدام به تغییر برخی قوانین و سیاست‌های داخلی کنیم. از جمله آنکه معتقد بود «در مورد برده‌فروشی باید فکری کنیم، زیرا عدم تصویب آن، ایران را بدنام کرده است». او به واقعیّاتِ جهان سیاست هم به‌خوبی پی برده بود و به‌درستی می‌نویسد که در کنفرانس صلح، به‌رغم عناوین زیبایی مانند حق و عدالت و مساوات، کشورهای بزرگ مثل آمریکا و فرانسه و انگلیس کار را در دست گرفته‌اند و هر طور خواستند قوانین را نوشته و به بهانۀ بی‌طرفیِ ایران در جنگ، اجازۀ حضور هیئت ایرانی به جلسات را نمی‌دهند.

ملت دوپامین (یافتن تعادل در عصر لذت جویی)

2,400,000 ریال

علم به ما یاد داده که هر لذتی هزینه‌ای دارد و دردی که در پی آن می‌آید طولانی‌تر و شدید‌تر از لذتی است که موجبش شده است.
هرچقدر طولانی‌تر و بیشتر در معرض محرک‌های لذت‌بخش قرار بگیریم توانمان برای تحمل درد کاهش یافته و آستانۀ تجربۀ لذتمان نیز افزایش می‌یابد.
ما به‌خاطر نقش‌پذیری فوری و دائمی حافظه‌مان نمی‌توانیم درس‌های مربوط به لذت و درد را، حتی وقتی خودمان می‌خواهیم، فراموش کنیم. آنها مثل تتو بر روی هیپوکامپ مغز هستند و تا آخر عمر باقی می‌مانند.
آن بخشی از دستگاه عصبی بسیار قدیمیِ ما که لذت و درد را پردازش می‌کند در حین تکامل و در میان گونه‌های مختلف تا حد زیادی دست‌‌نخورده باقی مانده است. این دستگاه عصبی خودش را با دنیایی سازگار کرده که همه‌چیز در آن کمیاب است. اگر لذت نباشد، ما نمی‌خوریم، نمی‌آشامیم و تولید‌مثل نمی‌کنیم. اگر درد نباشد، از خودمان در برابر آسیب و مرگ محافظت نمی‌کنیم. وقتی ما آستانۀ عصبی‌مان را با تکرار لذت‌ها بالا می‌بریم وارد پیکاری همیشگی می‌شویم، هیچ‌وقت از چیزی که داریم راضی نخواهیم بود و همیشه بیشتر می‌خواهیم.
ولی در اینجا مسئله‌ای پیش می‌آید؛ انسان‌‌ها، این بزرگ‌ترین طلب‌کنندگان، به مشکلاتی که در دنبال‌کردن لذت و پرهیز از درد وجود دارد واکنش خیلی خوبی نشان داده‌اند. درنتیجه، ما انسان‌ها دنیا را از محل کمبودها به محل فراوانی‌ها تبدیل کرده‌ایم.
مغز ما برای دنیای فراوانی‌ها تکامل نیافته است. دکتر تام فینوکان که اثر تغذیه با وجود بی‌تحرکی دائمی را در دیابت بررسی می‌کند، می‌گوید: «ما مثل کاکتوس در جنگلی بارانی هستیم.» درحالی‌که برای زندگی در آب‌وهوای خشک سازگار شده‌ایم، در حال غرق‌شدن در باران دوپامین هستیم.

ژنرال های عریان (روایت هایی درباره جنگ های بی پایان)

3,370,000 ریال

نخستین تجربۀ تلخِ مدنی باراک اوباما با «عقب‌نشینی» از عراق آغاز شد. یک هفته پیش از کریسمس ۲۰۱۱، پانصد سرباز آمریکایی با معده‌هایی پر از هات‌داگ و کباب دنده‌ای بریان در جنوب عراق جشن گرفته بودند و مشتاقانه برای بازگشت به‌موقع به ایالات متحده و تعطیلات کریسمس لحظه‌شماری می‌کردند و درحالِ سوارشدن بر زره‌پوش‌های ضدّ مین بودند. در پایگاه عملیات اضطراری اَدِر، هوای شن‌آلود آنجا پر شده بود از صدای ۱۲۵ کامیون که موتورهایشان درجا کار می‌کردند. روحیه‌ها آکنده از امید، اما همگی تحت‌فشار بودند. این آخرین کاروان آمریکایی‌های مستقر در عراق بود که درحالِ بازگشت به خانه بودند تا به جنگی نُه‌ساله خاتمه داده شود. این عقب‌نشینی، به‌قدر شتاب‌زدگیِ عقب‌نشینی سی‌وپنج سال پیش‌از شهر سایگون (پایتخت ویتنام جنوبی) نبود، اما شبانه و حتی بدونِ اطلاع شرکای محلی عراقی انجام گرفت. مأموریت پایانی این سربازان آمریکایی روشن بود: افشانکردن اخبار به شورشیان یا تروریست‌ها، پرهیز از هرگونه حملۀ «دوستانه‌ای» ازسوی عراقی‌ها و نیز از بمب‌های کنارجاده‌ای.

آشوب (نقاط عطف برای کشورهای بحران زده)

6,000,000 ریال

مردم شیلی هنوز با دوراهی اخلاقی برای چگونه سبک‌سنگین کردن ابعاد مطلوب و نامطلوبِ دولت نظامی پیشین کلنجار می‌روند؛ به‌ویژه دوراهی سنجیدن مزایای اقتصادی آن دولت در مقایسه با جنایت‌هایش. آن دوراهی لاینحل است. یک پاسخ ساده شاید چنین باشد: اصلا چرا باید مزایا را با جنایت‌ها مقایسه کرد؟ چرا صرفا اذعان نکنیم که دولت نظامی ابعاد مفید و نیز ابعاد دهشتناکی داشت؟ بااین‌حال مردم شیلی در همه‌پرسی سال ۱۹۸۹-وقتی فقط گزینۀ «بله» یا «خیر» دربارۀ تمدید ریاست‌جمهوری پینوشه به مدت هشت سال دیگر پیش روی ایشان بود و نمی‌توانستند گزینۀ «بله، ولی…» یا «خیر، ولی…» را برگزینند-ناچار بودند که آن مزایا و معایب را با یکدیگر سبک‌سنگین کنند. ۴۲ درصد مردم شیلی، علی‌رغم اقدامات نفرت‌آوری که بالاخره در موزۀ ویلا گریمالدی از پرده برون افتاد، گزینۀ «بله» را انتخاب کردند. هرچند اکثر جوانان شیلی در حال حاضر از پینوشه به تحقیر یاد می‌کنند، اختلاف آرا در میان آن دسته از مردم که به قدر کافی مسن هستند تا هر دو دورۀ آلنده و پینوشه را به یاد بیاورند، به خوبی در میان دو زوج زن و شوهر نمایان شد که با ایشان مصاحبه کردم. در هر دو مورد، زن و شوهر از من خواستند که جداگانه با آنان مصاحبه کنم، زیرا آرای ایشان دربارۀ مسائلی تا آن اندازه دردناک، با یکدیگر فرق می‌کرد. در هر دو مورد شوهران به من گفتند: «سیاست‌های پینوشه از لحاظ اقتصادی به نفع شیلی بود، ولی شکنجه‌ها و کشتارهایش نابخشودنی‌اند.» همسران آن دو مرد گفتند: «کشتارها و شکنجه‌های پینوشه شیطانی بودند، ولی لازم است درک کنید که سیاست‌های او اقتصاد شیلی را منتفع کرد.»

درآمدی بر هرمنوتیک بایبلی معاصر

2,500,000 ریال

واپسین اثر مارتین هایدگر ابهام‌های بسیار در ابعاد گوناگون دارد، به‌خصوص در آنچه به فلسفۀ زبان مربوط می‌شود. در مکالمه با زبان، که خودش صرفا نه همچون یک هستی در میان دیگر هست‌ها سخن می‌گوید، انسان وارد رابطه‌ای با خودِ «هست» می‌شود که در آن «پیامی از هستی» دریافت می‌کند و آن‌ها را «گفتنِ آنچه باید گفته شود» می‌نامد. بدین ترتیب، شعر، که زبانی هنرمندانه است، اهمیت ویژه‌ای دارد: «شعر و تفکر هر کدام به روش ویژۀ خود سرشت راستین گفتارند». در زبان، هستی هست می‌شود و زبان «خانۀ هستی» است. گادامر نیز سخنی مشابه دارد: «هر هستی‌ای که به فهم درمی‌آید زبان است». زبان در مقام «خانۀ هستی» در اوج اهمیت است. فارغ از نام‌گذاری یک شیء که هستی مستقل دارد، زبان مسیر خود را برای «خودش بودن»، که تنها و تنها در زبان تحقق می‌یابد، هموار می‌کند. پس زبان به جایگاهی شبه‌مقدس ارتقا می‌یابد. هستی، تعالی، و حلول در زبان و با زبان و بر اساس زبان رخ می‌دهد.

انسان سالاری (ایجاد سازمان هایی به حیرت انگیزی آدم های درونشان)

4,200,000 ریال

بازارها توانایی فوق‌العاده‌ای در هماهنگی دارند. تصور کنید در لندن زندگی می‌کنید و دارید برای مهمانی شام، یک لیست غذا تهیه می‌کنید. وقتی می‌خواهید آنلاین خرید کنید، همه‌چیز آن‌جا در دسترس شما است: گوشت گاو از اسکاتلند، مارچوبه از فرانسه، سیب‌زمینی از جرسی، کره از دانمارک، توت‌فرنگی از کنت، پنیر بری خوشمزه از فرانسه، شکلات اصلِ گواتمالا، شراب از نیوزیلند، و قهوه از کنیا. دو ساعت بعد از این‌که سفارش دادید، همه‌چیز جلو در خانه‌تان است.
این جادوگری به کمک شبکۀ جهانی قراردادهایی تسهیل شده است که درکشان مشکل است. به‌نوعی، ده‌ها کشاورز، بسته‌بندی‌کننده، فرستنده، عمده‌فروش و خُرده‌فروش همگی دست به دست هم داده‌اند تا کمک کنند برای شاهکار آشپزی‌تان آماده شوید. این معجزۀ بازار است.