شیطان به قتل می رسد
3,600,000 ریال«منظورتان از بهترین چه کسانی هستند؟» آقای عزیز، بهترینها همانهایی هستند که جنایت کردهاند، ولی دستگیر نشدهاند. اشخاص موفقی که درحالحاضر زندگی بسیار راحت و مرفهی دارند، بدون اینکه کمترین سوءظنی متوجهی آنها باشد. قبول کنید که سرگرمی بسیار جالبی است.
قتل به روایت پو (جهان نمایش30)
1,400,000 ریالچیزی نیست، تب داری. فقط تب، باید برگردی به تختخوابت. اتاق بالا.
○ چی؟
● اتاقت. تو اتاق داری، میدانی؟
○ من اتاقی در قلب تو دارم…
شیطان در شهر سپید:قتل،جادو و جنون در نمایشگاهی که آمریکا را دگرگون کرد (ادبیات پلیسی41)
5,200,000 ریالناپدید شدن چه آسان بود.
روزانه هزاران قطار وارد شیکاگو و از آن خارج میشدند. بسیاری از آنها حامل زنان جوان و تنهایی بودند که تاکنون هیچ شهری را از نزدیک ندیده بودند، اما میخواستند در یکی از بزرگترین و دشوارترین شهرها ساکن شوند. جین آدامز، یکی از اصلاحطلبان آمریکایی و مؤسس هال هاوس شیکاگو در این مورد نوشته: «قبلا هرگز در طول تاریخ، چنین تعداد زیادی از دختران جوانی از خانه و کاشانهی خود جدا نشده بودند تا تنها در خیابان قدم بزنند و برای غریبهها کار کنند.» زنان در جستجوی کارهایی از قبیل ماشیننویسی، تندنویسی، خیاطی و بافندگی بودند. مردانی که آنها را استخدام میکردند، معمولاً شهروندانی بااخلاق و در پی سود و منفعت خود بودند، اما نه همیشه. در روز سیام ماه مارس سال 1890، یکی از مأمورین بانک ملی هشداری در روزنامهی شیکاگو تریبون منتشر کرد تا به زنان تندنویس در این مورد هشدار دهد: «ما عقیده داریم که هیچ مرد شریفی که پا به سن گذاشته، برای استخدام بانویی تندنویس آگهی نمیدهد که بلوند، زیبا و تنها باشد و از خود تصویری ارسال کند. تمام این تبلیغات، مبتذل هستند و ما به تمام بانوان پیشنهاد میکنیم که به آنها توجهی نکنند.»
زنان برای رفتن به محل کار خود، مجبور بودند از خیابانهایی بگذرند که پر بودند از کافه، قمارخانه، و روسپیخانه. همهجور کار خلافی بهصورت قانونی انجام میشد. بن هکت، در اواخر عمرش، در تلاشی برای توصیف ویژگیهای شیکاگوی قدیم نوشت: «اتاقهایی که مردم درستکار در آن زندگی میکردند، مکانهایی حقیر بود (درست مانند اکنون). دانستن این موضوع خوشایند بود که شیطان هنوز در بیرون خانههای آنها مشغول جستوخیز است.» مکس وبر در تشبیهی زیرکانه نوشت: «مانند انسانی که پوستش کنده شده باشد.»