مهمانی شکار (منظومه داستان ترجمه)
قیمت اصلی: 2,990,000 ریال بود.2,691,000 ریالقیمت فعلی: 2,691,000 ریال.سنگ،کاغذ،قیچی
قیمت اصلی: 2,890,000 ریال بود.2,601,000 ریالقیمت فعلی: 2,601,000 ریال.قرار بود بعد از مراسم افتتاحیه با هم باشیم، اما روز بعد، هنری از تو خواست در چند مراسم دیگر هم همراهیاش کنی. میفهمم نمیتوانستی نه بگویی، اما دلم میخواست به او جواب مثبت نمیدادی. درک میکنم همیشه طرفدار پروپاقرصش بودهای و میفهمم چقدر سپاسگزاری که اجازه داده کارهایش را اقتباس کنی. میدانم برای حرفهات چقدر اهمیت دارد، اما مگر من بهایش را نپرداختهام؟ تنهایی پرسه زدن در یک شهر، وقتی تو دست آن نویسنده را بهجای دست من در دست گرفتهای، تصورم از یک سالگرد ازدواج خوب نبود.
مدتی است انگار خودت نیستی. میدانم عزادار اکتبری، میدانم او فراتر از یک همکار بود و از بین رفتن آرزوی دیدن فیلمت حتما ناراحتکننده است، اما باز هم انگار موضوع دیگری در میان است. چیزی که به من نمیگویی. آدمهایی در زندگی ما حضور دارند، کسانی که سالها باقی میمانند، و تعدادی هم مثل جهانگردها از زندگیمان عبور میکنند. گاهی گفتن تفاوتش سخت است. ما نمیتوانیم و نباید به هر کسی که ملاقات میکنیم بچسبیم و من جهانگردان زیادی در زندگیام دیدهام، کسانی که باید فاصلهام را با آنها حفظ میکردم. اگر نگذاری کسی زیادی نزدیک شود، آسیب نمیبینی.
امروز را تنها گذراندم و بخشهایی از نیویورک را دیدم که ندیده بودم و در همان حال تو بههمراه هنری وینتر در شهر میگشتی. شاید آن نویسندۀ مُسن یا معدود دفعاتی که در کنارش بودی برایت جالب باشد، اما در زندگی واقعی، او یک آدم منزوی است، زیادی مشروب مینوشد و راضی کردنش خیلی سخت است. نمیتوانم این چیزها را به تو بگویم، چون نباید بدانم. من هم مثل تو تمام رمانهایش را خواندهام. آخرین رمانش، در بهترین حالت، خیلی معمولی بود، اما تو همچنان طوری رفتار میکنی که انگار یارو صورت تناسخیافتۀ شکسپیر است.
سه دختر حوا (منظومه داستان ترجمه)
قیمت اصلی: 3,890,000 ریال بود.3,501,000 ریالقیمت فعلی: 3,501,000 ریال.به نظر من، آنهایی که بیشازحد عذرخواهی میکنند فقط میخواهند با ناملایمات زندگی کنار بیایند. به کسی آسیبی نمیرسانند، کسی بهجز خودشان! آنها برای اینکه آدمهای دیگر را سَرخورده نکنند هر کاری از دستشان بربیاید انجام میدهند؛ اما این را هم میدانند که فرق میان آنها از بین نخواهد رفت.
ماشین تحریر عجیب
قیمت اصلی: 1,250,000 ریال بود.1,125,000 ریالقیمت فعلی: 1,125,000 ریال.مردی که می خواست خوشبخت باشد
قیمت اصلی: 600,000 ریال بود.540,000 ریالقیمت فعلی: 540,000 ریال.حال کاملا استمراری (راهنمای عملی آرامش و خوشبختی)
قیمت اصلی: 790,000 ریال بود.711,000 ریالقیمت فعلی: 711,000 ریال.هیچ وقت خانواده ای داشته ای؟
قیمت اصلی: 490,000 ریال بود.441,000 ریالقیمت فعلی: 441,000 ریال.همه چیز همه چیز
قیمت اصلی: 1,890,000 ریال بود.1,701,000 ریالقیمت فعلی: 1,701,000 ریال.هدیۀ مامانم را باز میکنم. یک تلفن است. با یک برنامۀ آبوهوا بالا میآید که هوای هفته را پیشبینی میکند. (هر روز، صاف و آفتابی).
باید از خانه بیرون بزنم. بیرون میروم، اما نمیدانم کجا میخواهم بروم تا اینکه به آن جا میرسم. خوشبختانه، نردبان درست همان جایی است که آلی آن را گذاشته بود. از آن تا پشتبامشان بالا میروم.
آسماننما هنوز آنجاست و هنوز زیباست. خورشیدها و ماهها و ستارههای حلبی از آن آویزاناند و میچرخند و اشعۀ خورشید را به جهانی بزرگتر منعکس میکنند. با یک اشاره به یکی از سیارهها تمام سیستم آهسته به چرخش درمیآید. میفهمم آلی چرا این را ساخته. دیدن کل دنیا یکجا آرامشبخش است (دیدن اجزا و آگاهی از اینکه چطور همگی با هم تناسب دارند.)
آیا واقعاً همهاش پنجماه از آخرین باری که این بالا بودم گذشته؟ انگار یک عمر از آن گذشته، چند عمر. و دختری که اینجا بود؟ واقعاً خودم بودم؟ آیا بهجز شباهت زیاد و یک اسم مشترک چیز مشترکی با آن مدی سابق دارم؟
وقتی کوچکتر بودم یکی از کارهای موردعلاقهام تجسم انواع خودم در زندگیهای دیگرم بود. گاهی دختری لپقرمزی اهل کوه و دشت بودم که از گلها تغذیه میکرد و تنهایی راهپیمایی میکرد، در سربالاییها، فرسنگها. یا یک بیپروای چترباز موتورسوار بودم که ترس به دلش راه نداشت. یا شمشیرزن زرهپوشی بودم که اژدها را میکشت. تجسم آن چیزها خندهدار بود چون قبلا میدانستم که بودم. حالا هیچچیز نمیدانم. نمیدانم در دنیای جدیدم باید چهکسی باشم.
دارم سعی میکنم درست دست روی لحظهای بگذارم که همهچیز تغییر کرد. لحظهای که زندگیام را به این مسیر برد. آیا زمانی که پدر و برادرم مردند بود یا قبل از آن؟ آیا آن وقتی بود که در روز مرگشان اول سوار ماشین شدند؟ یا وقتی بود که برادرم به دنیا آمد؟ یا وقتی که مادرم و پدرم با هم آشنا شدند؟ یا زمانی که مامانم به دنیا آمد؟ شاید هیچکدام از آنها نبود.
ما در برابر شما
قیمت اصلی: 2,690,000 ریال بود.2,421,000 ریالقیمت فعلی: 2,421,000 ریال.مرگ خانم وستاوی
قیمت اصلی: 2,890,000 ریال بود.2,601,000 ریالقیمت فعلی: 2,601,000 ریال.دیگر میخواست تابلوی کوچک نورانی بیرون کیوسکش را خاموش کند. روی تابلو با حروف مواج و پرزرقوبرق نوشته شده بود: مادام مارگاریدا و با اینکه این توصیف بههیچوجه به هال نمیآمد، چون نوعی تصویر کولیوار تداعی میکرد، هال دلش را نداشت که عوضش کند. حروف کوچکتر زیرش نوشته بود: متخصص تاروت، فالگیری آینده، و کفبینی. هال خیلی از خواندن کف دست خوشش نمیآمد، شاید بهعلت تماس فیزیکی بود، اینکه رطوبت گرم دستی عرقکرده در دستش قرار میگرفت… . کارتهای تاروت را دوست داشت که اشیایی فیزیکی بودند، با تصاویری با نقاشی ظریف، با شکنندگیای نرم. اما حالا، همانطور که کلید برق توی غرفهاش را زد و چراغ بیرون با تقی خاموش شد، صدای ضربهای به شیشه آمد. دلش هرّی ریخت و لحظهای خشکش زد و حتی نفسش بند آمد. صدای تهدیدآمیز زنی گفت: «منتظر بودم. مگه مشتری نمیخوای؟»
نامه های محرمانه راهبی که فراری اش را فروخت
قیمت اصلی: 890,000 ریال بود.801,000 ریالقیمت فعلی: 801,000 ریال.مانیفست قهرمان هر روزه
قیمت اصلی: 2,100,000 ریال بود.1,890,000 ریالقیمت فعلی: 1,890,000 ریال.آخرین چیزی که به من گفت
قیمت اصلی: 2,200,000 ریال بود.1,980,000 ریالقیمت فعلی: 1,980,000 ریال.وقتی کمی به حقیقت نزدیکتر میشویم، مثل یک پیروزی است، اما حقیقت تو را بهسمتی میبرد که مایل به رفتن بهسوی آن نیستی، آن وقت، حس میکنی اگر این پیروزی را نداشتی، خوشحالتر بودی.