(داستان های آمریکایی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 420 گرم |
---|---|
نویسنده |
جان گریشام |
سال چاپ |
1402 |
تعداد صفحه |
432 |
نوع جلد |
شمیز |
قطع |
رقعی |
بازنویسی |
14020607 |
2,850,000 ریال
(داستان های آمریکایی،قرن 20م)
تعطیلات پایان سال جنبوجوش همیشگی را داشت، ولی در خانۀ فریژیرها جایی برای شادی و سرور نبود. خانم فریژیر کار تزئین یک کاج کوچک و بستهبندی چند هدیۀ ارزانقیمت و پختوپز کلوچههایی را که هیچ طرفداری نداشت شروع کرده بود و مثل همیشه آهنگ فندقشکن را روی پخش استریو گذاشته بود و درحالیکه آهنگ پشتسرهم تکرار میشد در آشپزخانه سرخوشانه، همراه با موسیقی، زمزمه میکرد، گویی که وقت سرور و شادمانی است.
ولی درحقیقت وضعیت جالبی نبود. آقای فریژیر سه سال پیش خانه را ترک کرده بود، و در اینجا آنقدر از او بد میگفتند که جای خالیاش احساس نمیشد. او بهمحضِ ترک خانه با منشیاش که خیلی زود معلوم شد آبستن است همخانه شده بود و خانم فریژیر که تنها، خوار، بیپول و افسرده بود، هنوز داشت در وضعیت نابسامان خود دستوپا میزد.
لوئی، پسر کوچکش، در حبس خانگی بود، چیزی مثل آزادی بهقیدِ کفالت، و سال سختی را تا رسیدگی به اتهامات مواد مخدر و مسائل آنچنانی پیش رو داشت. او برای خرید هدیه برای مادرش کوچکترین تلاشی به خرج نداد. بهانهاش این بود که نمیتواند از خانه خارج شود، چون دستگاه ردیابی که به حکم دادگاه به مچ پایش بسته شده بود او را از خروج از خانه بازمیداشت. ولی حتی اگر چنین شرایطی هم نبود، کسی از لوئی انتظار خرید هدیه نداشت. او سال پیش و سال پیشتر از آن وقتی که مچ هر دو پایش آزاد بود هم زحمت خرید هدیه را به خود نداده بود.
مارک، پسر بزرگتر، که این روزها از دانشکدۀ ملالآور حقوق به خانه برگشته بود، اگرچه از برادرش فقیرتر بود، لااقل برای مادرش یک شیشه عطر خریده بود. او قرار بود در ماه مه همان سال فارغالتحصیل شود و ازاینرو برای آزمون وکالت در ژوئیه اقدام کرده بود تا ماه سپتامبر کارش را در شرکتی حقوقی در واشینگتن آغاز کند، درست همان موقعی که دادگاه لوئی برگزار میشد.
وزن | 420 گرم |
---|---|
نویسنده |
جان گریشام |
سال چاپ |
1402 |
تعداد صفحه |
432 |
نوع جلد |
شمیز |
قطع |
رقعی |
بازنویسی |
14020607 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.