-10%
0/5
(0 نظر)
وزن | 187 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | جلال آل احمد |
سال چاپ | 1402 |
تعداد صفحه | 184 |
بازنویسی | 14020510 |
950,000 ریال قیمت اصلی 950,000 ریال بود.855,000 ریالقیمت فعلی 855,000 ریال است.
عصری رفتم پستخانه. پستچی یازده قروش تمبر برای پاکت داد و دوازدهتا برای کارت. (هنوز بهدست نیاوردهام که یک ریال سعودی ۲۰ قروش است یا ۲۱؟) و اذان عصر را میگفتند که از صف پست فارغ شدم و تا آمدم بجنبم، کوچه و خیابان را صف نماز انباشت. بهیکچشمبههمزدن. هرکه میرسید، به صف میپیوست؛ اما دکاندارها همچنان مشغول معامله… که بغلدست یک زن ایستادم. کف خیابان ـپابرهنه ــ و کیف کوچک دوشیام زیر پیشانی و زنک دختری داشت، جلویش نشانده به بازی و خودش عبای سفید داشت و عرب نمینمود و نماز که تمام شد (هیچکس قصر نکرد؛ یعنی ندیدم.) راه افتادم دنبال نقشه. از این دکان به آن دکان. پنجتا دکان نوشتافزارفروشی و کتابفروشی را سر زدم تا عاقبت یک نقشه گیر آوردم. از مدینةالسلام. چاپ خدا عالم است کی و از روی نقشههای دوره عثمانی. به پهنی دوتا کفدست و «نخلالزهرا» گوشه مسجدالنبی همچنان کاشته. از آن زمان تا به امروز مسجد پیغمبر را دوسهبار تعمیر کردهاند و گسترده و نخل و دیگر مخلفات را زدهاند؛ ولی نقشه همچنان از پنجاه شصتسال پیش حکایت میکرد.
اما این آبادی «البدر» وسط راه. به مدینه که رسیدم، متوجه شدم همان بدر است که آن جنگ را دیده و آن فتح را. آبادیای پر از نخل و باغستان و کنار جاده، چندتایی قهوهخانه و میدانگاهی بزرگش پر از دکانها برای فروش روغن ماشین و بنزین و تعمیرات؛ یعنی میدانگاهی «بدر» با آن فتوحات صدر اول، اکنون خود «مفتوحالعنوه» ماشین! عین هر آبادی دیگری در هر جای دیگر عالم، میان دو شهر بزرگ و یک جرثقیل کوچک ساخت محل (آهنهای زمخت با شلختگی تمام به هم جوش خورده) کنار قهوهخانه بود و گنجشکی رویش نشسته و آفتاب که داشت میزد، او داشت فضله میانداخت و هربار که فضله میانداخت، خودش جستی میزد به جلو.
وزن | 187 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | جلال آل احمد |
سال چاپ | 1402 |
تعداد صفحه | 184 |
بازنویسی | 14020510 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.