(داستان های فارسی،قرن 14،اقتباسی از الیاس بن یوسف نظامی)
0/5
(0 نظر)
وزن | 143 گرم |
---|---|
قطع | پالتوئی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | فریده گلبو |
سال چاپ | 1400 |
تعداد صفحه | 192 |
بازنویسی | 14030216 |
2,200,000 ریال
(داستان های فارسی،قرن 14،اقتباسی از الیاس بن یوسف نظامی)
شیرین همچنان شرمناک و رمیده به زمین نگاه می کرد و در سکوتی طولانی و ژرف، بار دیگر دیو نفس و اهریمن هوس را به بند می کشید. فرشته نجات پارسایی، او را بر سر سوگندی که برای مهین بانو خورده بود، نگاه می داشت. کنیزان با دیدن چهره درهم کشیده شیرین و شکنج ابروی او و زیر نگاه سنگین شاه از آنان فاصله گرفتند و خود را با دف و گلاب دان و جام و گفت و گو سرگرم کردند. شاه برای شکستن سکوتی که بزم طربش را مخدوش می کرد و نیز برای تنگ تر کردن حلقه شکاری که در آرزوی آن بود، شکیبایی زیر پا نهاد و با لحنی که هم آزرده بود و هم گستاخ، گفت:
-چرا با مقوله وصل این همه بیگانه ای و همواره دوست داری آن را از دور نظاره کنی. اگر غرایز انسانی در تو نیست و از جنس فرشته یا نور هستی، پس بگذار فروغ رویت شب های مرا از شمع و چراغ بی نیاز کند. بیا و چون آب حیات در ظلمت شب، زندگانی تازه ام بخش و با دم مسیحایی خود افسردگی را از جانم بزدای. این همه حذر کردن از ما و این همه دریغ داشتن به شاه، شاهی که در خلوت غلام تو خواهد بود، برای چیست؟ هرچه از عمر پیشین ما رفته است گو برو، بیا تا روز از نو و روزی از نو بسازیم. وگرنه به من بگو خاصیت ابری که هرگز نبارد و درختی که هیچ گاه میوه ندهد و عشقی که همواره از وصل گریزان باشد، چیست؟ اگر به خود نمی اندیشی، ساعتی به فکر من دل سوخته باش و از این همه شیرینی که در وجود خویش ذخیره داری اندکی هم به کام من بچشان.
شیرین زیر بارش کلمات آتشین، صریح و بی پروای شاه حال غریبی عارضش شده بود. از یک سو شدت عشق، عقل او را به سرکشی وا می داشت و از سوی دیگر شرم و خشم، تند خویش کرده بود. عقیق لب به الماس دندان می گزید و ماه رخسار در پس خرمن گیسو می پوشاند.
وزن | 143 گرم |
---|---|
قطع | پالتوئی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | فریده گلبو |
سال چاپ | 1400 |
تعداد صفحه | 192 |
بازنویسی | 14030216 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.