اتمام موجودی
اسب ها، اسب ها از کنار یکدیگر نام جدیدترین اثر محمود دولت آبادی، یکی از بزرگ ترین نویسندگان معاصر فارسی است. این قصه که همچون دیگر داستان های دولت آبادی از نثر غنی و نگارش به خصوص او برخوردار است داستان انسان هایی است که در پی دستیابی به قطعه ای گم شده در گذشته اند. پیوسته در نزاع با این مفهوم که آیا انسان خاطراتش را گم می کند یا در گودال عمیقی از یک خاطره ی از دست رفته، گم می شود. در هر دو صورت این انسان تا زمانی که این چنین گمگشته و حیران باشد، رنگ آسایش و خوشی نخواهد دید و این سفر بی پایان تا آخرین روز زندگی او ادامه خواهد یافت.
داستان درباره ی شخصیتی به نام کریم مروا یا کریما می باشد که به سرگردانی دچار بوده و به دنبال آدم هایی می گردد که گمان می کند سابقا آن ها را می شناخته است. این سرگردانی و شبگردی ها او را به خانه پیرمردی به نام ملک پروان می رساند. ملک پروان دو پسر دارد که یکی از آن ها گم شده و خبری از او نیست و پسر دیگر در واقع فرزند خوانده ی اوست که کریما با این پسر آشنا می شود.
اسب ها، اسب ها از کنار یکدیگر، چند ویژگی مهم دارد که با دیگر کتاب های دولت آبادی مشترک است. نخست عنوان به خصوص آن که همزمان ویژه و منحصر به فرد است و اطلاعات چندانی از چند و چون قصه به دست نمی دهد. دوم پردازش و جملات بسیار زیبایی است که توجه مخاطب را به خود جلب کرده و تا مدت ها در ذهن باقی می ماند. این قصه نیز نیازمند حواس جمع و توجه کامل خواننده حین مطالعه است و تمرکز زیادی برای درک شدن هرچه بهتر می طلبد.
0/5
(0 نظر)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.