گفتگو با خدا 3 (می دانم که باید با تو بگویم و همه چیز را از تو بخواهم…)

منظورت این است که همه چیز به هم بافته شده و گره خورده است.
آری همه زندگی چنین است. این که «بهترین» کار ممکن چیست، بستگی به شخص تو و اینکه می‌خواهی چه کسی باشی، دارد. تا زمانی که نتوانی از روی خرد تصمیم بگیری که و چه هستی، نمی‌توانی به طور عاقلانه انتخاب کنی چه چیز برای تو از همه بهتر است.
من هم به عنوان خداوند می‌دانم چه انتظاری از بندگانم دارم و مسلما می‌دانم نفع آنها بیشتر از همه در چه چیز است.
من همواره چیزی را به تو عطا می‌کنم که از همه برای تو بهتر است… اگرچه ممکن است همیشه هم این واقعیت را ندانی. اکنون که پی بردی من در پی چه چیز هستم، این رمز تا حدی روشن می‌شود.
من خالق یکتا هستم.
من خالق متعال هستم. من مجموعه‌ای از همه چیز هستم. ابتدا و انتهای همه چیز؛ آلفا و امگا هستم.