-10%
0/5
(0 نظر)
وزن | 222 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
وزن | 222 |
نویسنده | رضا رفیع |
سال چاپ | 1400 |
تعداد صفحه | 212 |
بازنویسی |
580,000 ریال قیمت اصلی 580,000 ریال بود.522,000 ریالقیمت فعلی 522,000 ریال است.
بعد از قریب دو هفته استراحت مطلق در جوار مادر واکس زده که البته باز هم به خاطر رعایت پروتکلهای بهداشتی، در حسرت به آغوش کشیدنش مانده بودم؛ شال و کلاه میکنم که برگردم تهران. بههرحال، هر رفتی یک برگشتی هم دارد. مگر سفر آخر؛ سفر آخرت که فاتحه آدم خوانده است.
الیوم، ششم شهریور است. قطار فدک شماره 191 مشهد به تهران (که از قطارهای خوب به اصطلاح کلاس بالاست و کلی پول برای بلیتش دادهای)، گوش شیطان کر، راس ساعت 13:45 به راه میافتد. از ایستگاه که خارج میشود، نگاهم به گنبد و گلدسته طلایی امام رضا (ع) میافتد و سلام میدهم. این سلام در اینجا و به هنگام رفتن و دور شدن، حکم خداحافظی نیز دارد. همچنان که عربها هم در این مقام از سلام استفاده میکنند. پس با قیصر امینپور همنوا میشوم:
«قطار میرود
تو میروی
تمام ایستگاه میرود…»
معمولا در حالت عادی که عجلهای نداشته باشم، قطار را بر هواپیما ترجیح میدهم. همچنان که هندوانه را بر خربزهای که هرکه میخوردش، باید پای لرزش هم بنشیند. حس میکنم که آرامش و امنیت بیشتری به من میدهد. قطار را عرض میکنم.
لااقل آدم از مبدا تا به مقصد، پادرهوا نیست. معلق بین زمین و آسمان. در قطار که هستی، احساس میکنی پایت روی زمین است. خب ما هم این جوری نمکگیر زمین و زمینگیر شدهایم. و باز خدا را شکر که زمینخوار نیستیم!
از ترس ویروس کووید 19- که بعید نیست در ایران، چند رقمی هم به آن اضافه شده باشد در این مدت که چندین موج را پشت سر گذاشته- تا وارد راهرو قطار میشوم؛ بلاتشبیه عین موشک ساخت داخل، خودم را به کوپهام پرتاب میکنم و در جای خویش مستقر میشوم.
وزن | 222 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
وزن | 222 |
نویسنده | رضا رفیع |
سال چاپ | 1400 |
تعداد صفحه | 212 |
بازنویسی |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.