پلک (داستانک هایی به فاصله ی یک پلک به هم زدن)

شناسه محصول: 9786227291872 دسته:
ویژگی های محصولات
وزن 112 گرم
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

نویسنده

آرتور دوناوان و دیگران

سال چاپ

1400

تعداد صفحه

113

بازنویسی

فروشگاه اینترنتی رشد بوک

ارسال سریع و آسان به سراسر ایران
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
ضمانت تعویض کالا
هزینه حمل به عهده خریدار
ارسال مستقیم از رشد بوک
قیمت کالا:

قیمت اصلی: 350,000 ریال بود.قیمت فعلی: 315,000 ریال.

ضمانت بازگشت کالا کتاب رشد
پشتیبانی رشد بوک
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت کارت به کارت کتاب رشد
بررسی فنی

(گردآور:اسدالله امرایی)

0/5 (0 نظر)

ماه بدر (شری فلیک)

دو بچه، دوقلو، فنجانی قهوه. این‌جا همه چیز مال من است از لگن ظرفشویی گرفته تا اجاق و بچه‌ها و لیوان قهوه. همه‌اش تازه است و بخارش بلند می‌شود. قرار نیست قهوه بنوشم- دست‌کم تا وقتی این‌جا هستیم و بچه‌داری می‌کنم. اما باید این کار را بکنم. دوقلوها هم باید بخوابند. بعد این همه کار باید یک جوری خودمان را راحت کنیم.

آن‌ها هم‌دیگر را دارند و من لیوان قهوه‌ام را. از بیرون به آن‌ها نگاه می‌کنم. سعی می‌کنم ببینم چطور بزرگ می‌شوند. آپارتمان انگار کش می‌آید. چهار شعله‌ی اجاق با هم روشن می‌شود، آفتاب سر می‌زند، یک ماه بدر دیگر، لیوان لب پر می‌شود، قهوه سرد.

عطسه می‌کنم. دوقلوها مثل یک کپه شاخه و برگ هستند.

خجالتی (وولف دیتریش شنوره)

مارمولکی رفت پیش ماری که چشم پزشک بود. از او خواست برایش عینکی تهیه کند.

مار گفت: «عینک به چه درد تو می‌خورد؟ مگر با عینک و بی عینک فرقی می‌کند؟ تو که جایی را نمی‌بینی.»

-عینک که بزنم دیده می‌شوم.

مبارک است، مبارک! (جی ماروتی)

جان با عجله خودش را به بیمارستان رساند. نه پس‌اندازی داشت و نه پول‌وپله‌ای. با سابقه‌ی کار یک‌روزه، از کجا باید می‌آورد هزینه بیمارستان را بدهد؟ اما مهم نبود. از پس آن برمی‌آمدند. شیرینی بچه به دردسرش می‌ارزید. در بخش زنان و زایمان نگاهش به شریل افتاد که دو تا قنداق بغلش بود. جابه‌جا غش کرد.

کارگر فصلی (آندره نولان)

تازه وارد شرکت شده‌ام. نمی دانم کارم چقدر طول می کشد. توی هر شرکتی که وارد می‌شوم، باید جمع کنند بروند. قبل از آن‌که من در اداره حاضر شوم، کارها خوابیده. قرارداد، مصاحبه یا گزینشی در کار نیست. من مدیران و حتی روسای ادارات را نمی‌شناسم. پرونده‌ها، پوشه‌ها، میزها و صندلی‌ها را بسته‌بندی کرده‌اند. من هم همراه وسایل، تجهیزات و کارکنان قدیمی شرکت جابه‌جا می شوم. کارم که تمام می‌شود، از شرکت چیزی نمی‌ماند. من کارگر فصلی حمل بار هستم.

جدول مشخصات
وزن 112 گرم
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

نویسنده

آرتور دوناوان و دیگران

سال چاپ

1400

تعداد صفحه

113

بازنویسی
محصولات مشابه
نظرات کاربران

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پلک (داستانک هایی به فاصله ی یک پلک به هم زدن)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما باید وارد حساب خود شده باشید تا قادر به اضافه کردن تصاویر در نظرات باشید.