اتمام موجودی
هیاهوی زمان رمانی نوشتهٔ جولین بارنز است که نخستین بار در سال 2016 وارد بازار نشر شد. این رمان زندگی دمیتری شوستاکوویچ، آهنگساز مشهور روس و یکی از معروفترین آهنگسازان قرن بیستم را به تصویر کشیده است. درواقع این داستان را باید نگاهی متفاوت به شوروی سابق در دوران حکومت استالین و جنگ جهانی دوم دانست.
داستان هیاهوی زمان از سال 1936 آغاز میشود، زمانی که شوستاکوویچ 30 ساله است و در اوج شهرت قرار دارد. او به تازگی سمفونی پنجم خود را ساخته که به یکی از آثار ماندگار موسیقی قرن بیستم تبدیل شده است. با این حال، او در حال حاضر با مشکلات زیادی روبرو است. از یک سو، او تحت فشار حکومت استالین قرار دارد که از او میخواهد موسیقیهایی خلق کند که حامل پیامهای سیاسی مورد نظر حکومت باشد. از سوی دیگر، او با مشکلات شخصی و خانوادگی خود نیز دست و پنجه نرم میکند.
شوستاکوویچ در تلاش است تا بین خواستههای حکومت و تعهدات اخلاقی خود تعادل برقرار کند. او از یک سو میخواهد که به عنوان یک هنرمند آزاد و مستقل عمل کند، اما از سوی دیگر میخواهد از خطرات احتمالی سرکوب حکومت نیز در امان بماند. این تناقضات درونی، زندگی شوستاکوویچ را به یک تراژدی تبدیل میکند.
بارنز در هیاهوی زمان با نثر هنرمندانه و جذاب خود، زندگی شوستاکوویچ را به تصویر میکشد. او با استفاده از تکنیکهای مختلف داستاننویسی، مانند فلاشبک، رویا و مونولوج درونی، به خواننده اجازه میدهد تا به عمق شخصیت شوستاکوویچ و دغدغههای او پی ببرد.
هیاهوی زمان نه تنها یک داستان زندگینامهای، بلکه یک رمان تاریخی و اجتماعی نیز هست. بارنز در این رمان، تصویری روشنگرانه از روند پرهیاهو و آشوبناک شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی را ترسیم میکند. او نشان میدهد که چگونه حکومت استالین با سرکوب آزادیهای فردی و هنری، جامعه شوروی را به یک جامعه سرکوبگر و خشونتآمیز تبدیل کرد.
هیاهوی زمان یکی از موفقترین رمانهای جولین بارنز است. این رمان در سال 2016 برنده جایزه بوکر شد و مورد تحسین منتقدان و خوانندگان قرار گرفت.
در ادامه به برخی از مهمترین مضامین هیاهوی زمان اشاره میکنیم:
تضاد بین آزادی و سرکوب: یکی از مهمترین مضامین هیاهوی زمان تضاد بین آزادی و سرکوب است. شوستاکوویچ در تلاش است تا به عنوان یک هنرمند آزاد و مستقل عمل کند، اما از سوی دیگر میخواهد از خطرات احتمالی سرکوب حکومت نیز در امان بماند. این تناقض درونی، زندگی شوستاکوویچ را به یک تراژدی تبدیل میکند.
دغدغههای اخلاقی: شوستاکوویچ در تلاش است تا بین خواستههای حکومت و تعهدات اخلاقی خود تعادل برقرار کند. او از یک سو میخواهد که به عنوان یک هنرمند آزاد و مستقل عمل کند، اما از سوی دیگر میخواهد از خطرات احتمالی سرکوب حکومت نیز در امان بماند. این تناقض درونی، زندگی شوستاکوویچ را به یک تراژدی تبدیل میکند.
قدرت هنر: هنر در هیاهوی زمان به عنوان یک نیروی قدرتمند برای مقابله با ظلم و سرکوب معرفی میشود. شوستاکوویچ از موسیقی خود برای بیان اعتراض خود به حکومت استالین استفاده میکند. او معتقد است که هنر میتواند به مردم کمک کند تا در برابر ظلم و سرکوب مقاومت کنند.
هیاهوی زمان رمانی خواندنی و جذاب است که به خواننده اجازه میدهد تا با زندگی و دغدغههای یکی از بزرگترین آهنگسازان قرن بیستم آشنا شود. این رمان همچنین تصویری روشنگرانه از دوران پرهیاهو و آشوبناک شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی ارائه میدهد.
0/5
(0 نظر)
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.