هوش جنسی (راهنمای علمی و کاربردی)

رابطه‌ی جنسی یک عمل یا یک فعالیت نیست، بلکه یک تفکر است.
نظر ما راجع به رابطه‌ی جنسی به قدری پیچیده است که آن را به یک عمل پیچیده تبدیل می‌کند. من (نویسنده‌ی کتاب) این‌جا هستم تا هم تفکر شما و هم فعالیت جنسی شما را ساده‌تر کنم و از این پیچیدگی بکاهم. در مدت بیش از سی سال تجربه به عنوان یک درمانگر روابط جنسی و یک مشاور ازدواج، این مطالب تقریبا همیشه رابطه‌ی جنسی را ساده‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌سازد و در بسیاری موارد، تعداد دفعات رابطه را بیش‌تر هم می‌کند.
در سنین جوانی، محرک‌هایی چون هورمون‌های شهوت، عطش و اشتیاق ما به تجربه کردن چیزهای جدید و احساس نیاز به اثبات خویشتن، باعث تحریک و هدایت میل جنسی می‌شوند. اکثر ما بسیار لذت‌طلب هستیم. ما در تمنای داشتن عمیق‌ترین و بدوی‌ترین آمیزش با سوژه‌ی شهوانی‌مان هستیم. چه خوب می‌شد اگر می‌توانستیم خود را برهنه کنیم و طرف مقابل بلافاصله دست‌به‌کار می‌شد!
در نهایت، به ما گفته می‌شود که میل و اشتیاق جنسی نه با هورمون بلکه با عشق هدایت می‌شود. تصمیم می‌گیریم این احساس را در خود ایجاد کنیم و روزی می‌رسد که بگوییم: «برای من آن‌قدر فوق‌العاده و محشری که واقعا تو رو می‌خوام.»
و بالاخره اکثر ما به دام عشق گرفتار می‌شویم، به همسرمان وجهه‌ی آرمانی می‌دهیم و معمولا نسبت به او احساس شهوت می‌کنیم.
با ادامه‌ی رابطه‌ای که درگیر آن هستیم، هر دو طرف بالاخره به خصوصیات یک‌دیگر واقف می‌شوند. جریان عادی امور شروع می‌شود، اگر به دنبال چیزی نو هستیم باید آن را خلق کنیم ـ مانندِ بیرون شهر رفتن آخر هفته، تعویض لوازم منزل و مبلمان، فانتزی‌های نو. دیگر آن آرمان‌گرایی و ایده‌پردازی در مورد شریک زندگی (یا همسر)‌مان ضعیف می‌شود، و این‌جاست که دیگر عشق آن‌طور که باید اشتیاق را برنمی‌انگیزد، زیرا چیزهای دیگری در زندگی مانع می‌شوند.
رابطه‌ی جنسی کم‌تر می‌شود، یا عمدتا به یک جریان عادی تبدیل می‌شود، یا هر دو.