(داستانهای روسی،قرن19م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 211 گرم |
---|---|
نویسنده |
فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
216 |
نوع جلد |
شمیز |
قطع |
رقعی |
بازنویسی |
14030418 |
2,250,000 ریال
(داستانهای روسی،قرن19م)
درحالیکه مسرت عظیمی از این واقعیت که همه چیز خوب است به وی دست داده بود، آینه را در جای خود گذاشت، و گرچه پابرهنه بود و هنوز همان لباسی را که معمولا در موقع استراحت در رختخواب میپوشید به تن داشت به سوی پنجره دوید و با اشتیاق چیزی را در پایین، توی حیاط، به نظاره گرفت. آنچه دید نیز ظاهرا برایش رضایتبخش بود، زیرا چهرهاش با تبسمی رضامندانه درخشید. بعد، پس از اینکه اول از پشت پاراوان دزدانه به صندوقخانه که محل سکونت نوکرش «پتروشکا» بود نگاه انداخت و از غیبت نوکر مطمئن شد، نوک پا نوک پا به طرف میز رفت، قفل یکی از کشوها را گشود، و درحالیکه گوشه و کنار کشو را کندوکاو میکرد بالاخره از زیر مقداری کاغذ کهنه که پر از لکههای زرد بود و آت و آشغالهای دیگر، یک کیف پول کهنه و سبزرنگ بیرون کشید، با دقت آن را گشود و با شادی آشکار و با احتیاط به جیبهای مخفی گوشه و کنار آن نگریست و شاید بستۀ اسکناسهای زیبای سبز، خاکستری، آبی، قرمز و رنگرنگی که در کیف بود با همان تأیید و مهربانی به آقای گولیاد کین نگریستند، زیرا او با چهرۀ پرتوافشان کیف گشوده را جلو خود روی میز قرار داد و دستهایش را با حرارتی که حاکی از نهایت مسرت بود بر آنها کشید. بالاخره بستۀ آرامبخش اسکناسها را بیرون آورد، و برای صدمینبار از دیروز تا حال، شروع کرد به شمردنشان و هر کدام را با دقت میان انگشتها مالید.
وزن | 211 گرم |
---|---|
نویسنده |
فئودور میخائیلوویچ داستایوفسکی |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
216 |
نوع جلد |
شمیز |
قطع |
رقعی |
بازنویسی |
14030418 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.