(داستان های ایتالیایی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 365 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
اینیاتسیو سیلونه |
سال چاپ |
1402 |
تعداد صفحه |
392 |
بازنویسی |
14031001 |
4,850,000 ریال
(داستان های ایتالیایی،قرن 20م)
دنبندتو گفت: «مدتیه که دوباره بعد از شام معدهم ترش میکنه و قیمت نوشابۀ گازدار هم سه برابر قبل شده.»
نوشابههای گازدار مانند حشرهکش و تیغ خودکار که روی آن کلمۀ «ایمن» نوشته شده بود از شهر میآمدند.
خواهرش گفت: «کدوم ایمنی؟ حالا که ریشت رو با همین تیغها اصلاح میکنی، صورتت بهمراتب بدتر از تیغهای قدیمی خراشیده میشن.»
دن بندتو گفت: «ایمنی همیشه نسبیه. این به اصطلاح ’ادارۀ ایمنی عام‘ اگه اسم خودش رو ’ادارۀ عمومهراسی‘ میذاشت بهتر بود. حالا که خوب فکر میکنم میبینم شاگردهای قدیمیم شراب رو ترجیح میدن. از همهچیز گذشته، اونها که دیگه بچه نیستن.»
درحقیقت، مردان جوانی که دن بندتو منتظرشان بود غایتا کالج را پس از جنگ جهانی اول تمام کرده بودند و حالا کمی بیش از سی سال سن داشتند. مارتا ماشین پارچهبافی را رها کرد و برای جوانانی که منتظرشان بودند از آشپزخانه کمی تنقلات آورد و آنها را روی میز سنگی که در باغچه بین بوتههای گوجهفرنگی و مریمگلی قرار داشت گذاشت. شاید انجام این کار براساسِ رسمی که انگار باعث میشد مهمانان عجله کنند صورت گرفته بود.
مارتا گفت: «حداقل نونزی که حتما میآد. اون دیگه از اومدن سر باز نمیزنه.»
وزن | 365 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
اینیاتسیو سیلونه |
سال چاپ |
1402 |
تعداد صفحه |
392 |
بازنویسی |
14031001 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.