من زلاتان هستم

شناسه محصول: 9789645948816 دسته:
ویژگی های محصولات
وزن 331 گرم
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

نویسنده

زلاتان ابراهیموویچ،دیوید لاگر کرنتز

سال چاپ

1404

تعداد صفحه

367

بازنویسی

14040223

فروشگاه اینترنتی رشد بوک

ارسال سریع و آسان به سراسر ایران
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
ضمانت تعویض کالا
هزینه حمل به عهده خریدار
ارسال مستقیم از رشد بوک
قیمت کالا:

3,450,000 ریال

ضمانت بازگشت کالا کتاب رشد
پشتیبانی رشد بوک
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت کارت به کارت کتاب رشد
بررسی فنی

(سرگذشتنامه زلاتان ابراهیموویچ،1981م،منتخب جایزه ی کتاب ورزشی ویلیام هیل)

0/5 (0 نظر)

هیچ کسی دیگر مرا نمی‌شناخت، نه هم‌تیمی‌هایم نه هیچ‌کس دیگری. افت کردم. اینجا یک چیز است که باید بدانید، حتی روزهای اولم در مالمو اف‌اف یک فلسفه داشتم: کارها را به روش خودم انجام می‌دهم. برایم اصلاً مهم نیست مردم چی فکر می‌کنند. هرگز از بودن در کنار آدم‌های شسته‌رفته لذت نبرده‌ام. آن‌هایی را دوست دارم که چراغ قرمز رد می‌کنند، اگر منظورم را متوجه می‌شوید؛ اما حالا حرفم را راحت نمی‌زدم. چیزهایی می‌گفتم که مردم دوست داشتند بگویم. واقعاً مزخرف بود.
یک روز از پشت‌بام مهدکودک افتادم. در حالی که چشم‌هایم سیاهی می‌رفت تا خانه دویدم، انتظار یک آغوش گرم یا حداقل چند کلمه محبت‌آمیز داشتم، ولی فقط گوشم کشیده شد: «روی پشت‌بوم چه غلطی می‌کردی؟»
نامه‌های زیادی از سراسر دنیا دریافت می‌کنم، معمولاً حتی آن‌ها را باز هم نمی‌کنم. این طوری عدالت را اجرا می‌کنم! از آنجایی که نمی‌توانم همه‌ی نامه‌ها را بخوانم و جواب بدهم، همان طور باز نشده باقی می‌گذارم. هیچ کس تافته‌ی جدا بافته نیست.
پدری نداشتم به محل تمرین بیاید و پاچه‌خواری همه را بکند و بگوید با من خوب برخورد کنند. عمراً! خودم باید مراقب خودم می‌بودم و ترجیح می‌دادم رابطه بدی با مربی داشته باشم و به خاطر بازی خوبم بازی کنم تا اینکه از رابطه برای بازی‌کردن در تیم استفاده کنم. دلم نمی‌خواهد لای زرورق باشم. این حالم را بد می‌کند. دلم می‌خواهد فوتبال بازی کنم، فقط همین.
توی خانه از مکالمات متمدن سبک سوئدی خبری نبود. چیزی مثل: عزیزم، می‌شه لطفاً اون کره را بدی به من؟ بیشتر این جوری بود: شیرو بده من لعنتی! همیشه درها کوبیده می‌شد و مادر گریه می‌کرد. خیلی گریه می‌کرد. واقعاً عاشق مادرم هستم. تمام طول عمرش را مجبور بود کار کند. روزی چهارده ساعت خانه مردم را تمیز می‌کرد. گاهی اوقات هم می‌رفتیم کمکش، مثلاً سطل زباله را خالی می‌کردیم و این جور کارها، یک پول کمی هم گیر ما می‌آمد. بعضی اوقات جداً فیوز مادر می‌پرید. یک قاشق چوبی بزرگ داشت و ما را با آن می‌زد. بعضی وقت‌ها قاشق می‌شکست و مجبور بودم بروم و یکی دیگر بخرم.
هم منظم بودم، هم وحشی. از اینها به یک فلسفه رسیدم: اگر کسی با من حرف بزنه، با او حرف می‌زنم و اگر با من راه بیاد با او راه می‌آم. این طور نیست بگم کارم درسته، تو دیگه چه خری هستی؟ و خب این طور هم نیستم که مثل ستاره‌های سوئدی نمایش بدهم و پندهای آموزنده بگویم.

جدول مشخصات
وزن 331 گرم
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

نویسنده

زلاتان ابراهیموویچ،دیوید لاگر کرنتز

سال چاپ

1404

تعداد صفحه

367

بازنویسی

14040223

محصولات مشابه
نظرات کاربران

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “من زلاتان هستم”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما باید وارد حساب خود شده باشید تا قادر به اضافه کردن تصاویر در نظرات باشید.