کتاب مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد تو سرم

مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد تو سرم، مجموعه‌ای از یازده داستان کوتاه از نویسنده آرژانتینی، فرناندو سورنتینو است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. این کتاب اولین مجموعه داستان سورنتینو است که به زبان فارسی ترجمه شده است.

داستان‌های این مجموعه در ژانر طنز نوشته شده‌اند و به موضوعاتی چون تنهایی، بی‌معنی بودن زندگی، و تلاش انسان برای یافتن معنا در زندگی می‌پردازند. شخصیت‌های داستان‌های سورنتینو اغلب افرادی عادی و معمولی هستند که در موقعیت‌های عجیب و غریب قرار می‌گیرند. این موقعیت‌ها اغلب طنزآمیز هستند و باعث می‌شوند که خواننده به تأمل در زندگی و معنای آن بپردازد.

در داستانی به نام «مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد تو سرم»، مردی به نام «فرناندو» هر روز توسط مردی ناشناس با چتر مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرد. او تلاش می‌کند تا این مرد را پیدا کند و دلیل این رفتار را بفهمد، اما هر بار ناموفق می‌ماند. در نهایت، او متوجه می‌شود که این مرد در واقع خود او است. این داستان به موضوع تنهایی و بی‌معنی بودن زندگی می‌پردازد و نشان می‌دهد که گاهی اوقات، ما خودمان عامل بدبختی‌های خود هستیم.

در داستان دیگری به نام «چگونه از خود در برابر عقرب‌ها دفاع کنیم»، مردی به نام «خوزه» به دنبال شغل جدیدی می‌گردد. او در نهایت در یک شرکت استخدام می‌شود که متخصص در تولید عقرب است. او متوجه می‌شود که وظیفه او این است که از عقرب‌ها در برابر انسان‌ها محافظت کند. این داستان به موضوع تلاش انسان برای یافتن معنا در زندگی می‌پردازد و نشان می‌دهد که گاهی اوقات، ما در تلاش برای یافتن معنا، به چیزهایی می‌چسبیم که در واقع مضر هستند.

داستان‌های مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد تو سرم، با زبانی طنزآمیز و ظریف نوشته شده‌اند و خواننده را به تأمل در زندگی و معنای آن دعوت می‌کنند. این کتاب، اثری ماندگار از یک نویسنده توانمند است که می‌تواند هر خواننده‌ای را تحت تأثیر قرار دهد.

نقد و بررسی

کتاب مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد تو سرم، اثری موفق در ژانر طنز است. سورنتینو در این کتاب، با استفاده از موقعیت‌های عجیب و غریب و شخصیت‌های معمولی، طنز را به شکلی هوشمندانه و ظریف به کار می‌گیرد. داستان‌های این کتاب، اغلب به موضوعاتی چون تنهایی، بی‌معنی بودن زندگی، و تلاش انسان برای یافتن معنا در زندگی می‌پردازند و باعث می‌شوند که خواننده به تأمل در این موضوعات بپردازد.

یکی از نقاط قوت کتاب، زبان طنزآمیز و ظریف سورنتینو است. او در این کتاب، از زبانی ساده و روان استفاده می‌کند، اما در عین حال، طنز را به شکلی استادانه به کار می‌گیرد. موقعیت‌های عجیب و غریب داستان‌ها نیز به طنز داستان‌ها کمک می‌کنند.

شخصیت‌های داستان‌های سورنتینو نیز از نقاط قوت کتاب هستند. این شخصیت‌ها اغلب افرادی عادی و معمولی هستند که در موقعیت‌های عجیب و غریب قرار می‌گیرند. این موقعیت‌ها باعث می‌شوند که خواننده با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کند و آنها را درک کند.

کتاب مردی هست که عادت دارد با چتر بکوبد تو سرم، اثری موفق و ماندگار از یک نویسنده توانمند است. این کتاب، هر خواننده‌ای را تحت تأثیر قرار می‌دهد و باعث می‌شود که او به تأمل در زندگی و معنای آن بپردازد.