(نمایشنامه ی انگلیسی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 115 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
وزن | 115 |
نویسنده | برایان فریل |
سال چاپ | 1401 |
تعداد صفحه | 120 |
بازنویسی |
570,000 ریال
(نمایشنامه ی انگلیسی،قرن 20م)
گر بیرونی فقط هم این نبود که، ساعت شیش یاد ماهیای پولاک کوفتی افتاد. حالا خودش کجاست؟ داره دعا میخونه. (به تقلید از پدرش میایستد. با سری خمیده و دستبهسینه و با لحنی یکنواخت) «برو پیش خدمتکار لرد گات و ماهیاشو نمکسود کن.» به خدا رفتم اینقدر نمک مالیدم رو ماهیای کوفتی که هر مادرمردهی بدبختی اونا رو بخوره از تشنگی جون میده. ولی وقتی نعشش بیفته کف بالیبِگ، من کجام؟ تو ناف آمریکای عزیزم، هورا…! (با شلنگتخته از درِ ظرفشویخانه دور میشود و همچنان که آواز میخواند، از خوشحالی روی پا بند نیست…) فیلادلفیا، من دارم میآم. درست همونجا که شروع کردم… (به اتاقش میرود. خودش را روی تخت میاندازد، سرش را روی دو دستش میگذارد و به سقف نگاه میکند. چند خط دیگر از ترانهی فیلادلفیا را تا نیمه با گر درونی که در بیرون صحنه است میخواند.)
گر بیرونی دیگه تموم شد.
گر درونی (از بیرون، با صدایی که در اتاق میپیچد.) تازه داره شروع میشه، دیگه تموم شد!
گر بیرونی تقریبا داره شروع میشه.
گر درونی (اکنون روی صحنه) فقط فکر کن، گر.
گر بیرونی فکر…
گر درونی فکر کن… اون بالا، تو اون هواپیمایِ جتِ کوفتیِ گنده نشستی که پوزهش راست بهطرف ایالاتمتحدهست و دمش دود حوالهی ایرلند میکنه و تو نشستی اون جلو و دستای ماهرت بیحرکت رو دکمههای کنترله. (گر بیرونی همین کار را میکند.) اونوقت، اون پایین، اون دوردورا، زیر پات، تو اقیانوس اطلس، یه قایقِ کوفتیِ ایرلندی میبینی که ماهیِ پولاک کوفتی میگیره و… (گر بیرونی مثلا هواپیما را عمودی فرود میآورد، موتورها زوزه میکشند و تیربارها تقتق میکنند.)
گر بیرونی تق، تق، تق، تق، تق، تق.
گر درونی کشتی رو ول کن! برو سراغ قایقای نجات! به کشیش میک اوبِرن خبر بده!
وزن | 115 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
وزن | 115 |
نویسنده | برایان فریل |
سال چاپ | 1401 |
تعداد صفحه | 120 |
بازنویسی |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.