(نمایشنامه آلمانی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 108 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | فریدریش دورنمات |
سال چاپ | 1402 |
تعداد صفحه | 92 |
بازنویسی | 14020624 |
720,000 ریال
(نمایشنامه آلمانی،قرن 20م)
بازپرس: میشه سیگار کشید؟
سرپرستار: معمولا نه.
بازپرس: معذرت میخوام. (سیگار را سرجایش میگذارد.)
سرپرستار: یه فنجون چای میل دارید؟
بازپرس: مشروب باشه خیلی بهتره.
سرپرستار: آقا اینجا آسایشگاهه.
بازپرس: پس هیچی. بلوشر میتونی عکس بگیری.
بلوشر: اطاعت آقای بازپرس. (با فلاش عکس میگیرد.)
بازپرس: اسم پرستار؟
سرپرستار: ایرنه اشتراوب.
بازپرس: سن؟
سرپرستار: بیستودوساله، اهل کوول وانگ.
بازپرس: خانواده؟
سرپرستار: یه برادر توی سوئیس شرقی داره.
بازپرس: بهش خبر دادن؟
سرپرستار: بله، تلفنی.
بازپرس: اسم قاتل؟
سرپرستار: آقای بازپرس، خواهش میکنم… این آدم بدبخت و…
بازپرس: بسیار خب، اسم مرتکب؟
سرپرستار: ارنست هاینریش ارنستی، که اینشتین صداش میکنیم.
بازپرس: چرا؟
سرپرستار: چون خودش خیال میکنه که اینشتینه.
بازپرس: که اینطور. (رو به پلیسی که مشغول یادداشت است.) گوول اظهارات خانم سرپرستار رو نوشتی؟
گوول: بله آقای بازپرس.
بازپرس: دکتر، خفه شده؟
پزشک قانونی: بله واضحه. با سیم چراغ پایهدار. این دیوونهها معمولا یه نیروی خارقالعادهای دارن و کارهای حیرتآوری ازشون سر میزنه.
بازپرس: که اینطور. نظر شما اینه. پس در این صورت دور از وجدانه که مراقبت از این دیوونهها با زنهای پرستار باشه. تابهحال این قتل دومه…
سرپرستار: آقای بازپرس خواهش میکنم که…
بازپرس: بله، بسیار خب، حادثه، اتفاق… توی سر ماه این دومین حادثهی اسفناک آسایشگاه سرزیهس. (دفترچه یادداشتی را بیرون میآورد.) دوازدهم ماه اوت، هـربرت جورج بویتلر ـ کسی که خودش را نیوتن، فیزیکدان بزرگ میداند ـ دختری پرستار به نام «دوروتی موسر» را خفه کرد. (دفتر یادداشت را میبندد.) اون اتفاق هم توی همین تالار افتاد، که اگر پرستار مرد بود، همچین اتفاقی نمیافتاد.
سرپرستار: واقعا شما اینطوری فکر میکنید؟ خواهر دوروتی موسر عضو تیم کُشتی انجمن بانوان بود و خواهر ایرنه اشتراوب قهرمان تیم ملی جودو بود.
بازپرس: واقعا؟ شما چی؟
سرپرستار: من وزنهبردارم.
بازپرس: بسیار خب. الان میتونم قاتل رو…
سرپرستار: خواهش میکنم آقای بازپرس…
بازپرس: میتونم مرتکب رو ببینم؟
سرپرستار: داره ویولن میزنه.
وزن | 108 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | فریدریش دورنمات |
سال چاپ | 1402 |
تعداد صفحه | 92 |
بازنویسی | 14020624 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.