(داستانهای انگلیسی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 266 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
مارگریت وست |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
280 |
بازنویسی |
14030406 |
2,850,000 ریال
(داستانهای انگلیسی،قرن 20م)
وی زنی بود زیبا با موی تیره و چشمانی درشت و بیقرار و لبانی بیش از حد قرمز، لباسهایش بسیار زیبا و شیک و جواهراتش مایهی اعجاب و حسرت همه زنها بود.
در این شب لباسی از بهترین ابریشم طبیعی به رنگ بنفش که صنعت دست خیاطها بود پوشیده و سنجاقی به شکل اژدها از برلیان و زمرد بالای موهای تیرهی خود زده بود.
لوئیز لاینقطع حرف میزد و چنین به نظر میرسید که میداند چشم همه متوجه و خیرهی اوست، وی از آن نوع زنهایی بود که تمام حرکاتشان پیشبینیشده و مصنوعی است و حتی برای لحظهای به حال طبیعی و عادی نیستند. گاهی نقش مادر مهربان و علاقمند را بازی میکرد و توجه خود را به پسربچهی زیبایی که تحت نظر دو نفر پرستار سفیدپوش در اتاق خصوصی غذا میخورد معطوف میکرد، گاهی مصرانه طفل را که لباسی از قیمتیترین مخملها پوشیده و یقهی توری گرانبهایی به گردن داشت با خود به سالن غذاخوری میآورد. مردم میگفتند بزرگترین آرزوی این زن این است که برادرشوهرش را مجرد نگه دارد تا پسرش تمول بیحساب راجر را به ارث برد. با اینکه راجر بوکانان به سن 35 سالگی رسیده بود هنوز کسی ندیده بود که توجه وی به طور جدی معطوف زنی شود. راجر بین مردان مجرد و سرشناس لندن جذابترین و برجستهترین آنها بود. وی خود متوجه بود که اغلب زنان و دختران متشخصی را که میشناخت منتهای کوشش را برای به دام انداختن او به کار میبرند، ولی راجر بدون خطر به آرامی از روی دامها میگذشت.
وزن | 266 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
مارگریت وست |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
280 |
بازنویسی |
14030406 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.