(داستان های آمریکایی،قرن 21م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 418 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | زرکوب |
نویسنده | مریسا مایر |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 456 |
بازنویسی | 14030810 |
4,200,000 ریال
(داستان های آمریکایی،قرن 21م)
کاترین گذاشت ماریآن لباس و زیرپوشش را به هزار جانکندن از تنش در بیاورد و گفت: «خیال میکردم امروز میخوای بری دهکده.»
-رفتم؛ ولی باورت نمیشه چقدر حوصلهسربر بود. همه داشتن دربارهی جشن رقص وراجی میکردن. انگار نه انگار پادشاه همیشه از این جشنها میگیره.
ماریآن لیف را برداشت و بازوهای کاترین را آنقدر لیف کشید تا پوستش رنگ عوض کرد و قرمز شد. بعد بدنش را به گلاب آغشته کرد تا هرچه بوی خمیر شیرینی و دود آتش مانده بود، از بین برود.
-توی دهکده شایع شده دلقک جدید دربار امشب کارش را شروع میکنه. جک داشت لاف میزد که همین اول کار میخواد کلاه دلقک رو بدزده و زنگولههاش رو خرد کنه.
-چه کار بچگانهای!
-من هم همین رو میگم. جک خیلی موذیه.
ماریآن به کاترین کمک کرد زیرپوش جدیدی بپوشد. بعد او را روی چهارپایهاش نشاند و موهای تیرهاش را شانه زد: «یه خبر جالب هم به گوشم خورد. پینهدوز داره بازنشست میشه و تا آخر این ماه مغازش رو تخلیه میکنه.» با یک بند و ظرف پر از سنجاق و مقداری موم، موهای کاترین را پشت گردنش جمع کرد و چند رشته از موهای فرفری بامزهاش را دور صورتش ریخت.
-پینهدوز؟ توی مین استریت؟
-آره. همون.
ماریآن کاترین را چرخاند و با پچپچ ادامه داد: «وقتی این خبر رو شنیدم، فوری به ذهنم رسید که چه جای عالیای میشه برای ما.»
وزن | 418 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | زرکوب |
نویسنده | مریسا مایر |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 456 |
بازنویسی | 14030810 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.