(مجموعه داستان های کوتاه)
0/5
(0 نظر)
وزن | 134 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
ژان پل سارتر |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
120 |
بازنویسی |
14030518 |
1,300,000 ریال
(مجموعه داستان های کوتاه)
نیکلای، آدم خوب و آرامی بود و من او را دوست داشتم، اما بدون این که با این آرزوی او همراه باشم که همه عمرش را، آدم در یک خانه دهاتی در زندان بماند. می گویند که آدم، بیشتر از سه آرشین زمین احتیاج ندارد ولی سه آرشین به درد مرده می خورد، برای یک نفر آدم زنده کافی نیست. همچنین می گویند که هرگاه مردمان تحصیل کرده به طرف دهات کشیده بشوند و ملکی برای خودشان دست و پا کنند بهتر است. ولی این ملک ها، درست سه آرشین چاله است. شهرها، کشمکش ها، داد و غوغای آدم ها، همه این ها را ترک بکنند و خودشان را در یک ده کوره به خاک بسپرند! این که زندگی نمی شود، این خودستایی است، تنبلی است؛ یک جور زندگی رهبانی، زندگی تارک دنیا، بدون کار نمایان است. آدمیزاد نه محتاج به سه آرشین زمین و نه احتیاج به ده دارد، او محتاج به همه کره زمین و تمام طبیعت است تا بتواند آزادانه، همه تراوش افکار خودش را آشکار بکند.
برادرم در اتاق تحریرش نشسته بود، آرزو می کرد که یک سوپ کلم از سبزی کاری خودش بخورد، جلو خورشید بخوابد، و ساعت های دراز روی نیمکت جلوی خانه اش بنشیند، کشتزار و جنگل را تماشا بکند.
کتاب های کشاورزی و دستور سالنامه، موجبات خوشحالی او را فراهم می کرد و بهترین سرگرمی او بود. همچنین او دوست داشت روزنامه بخواند، ولی در آن اعلان های فروش فلان قدر مساحت زمین، چمن زار با ساختمان و آب جاری و باغ و آسیا و مرداب را می خواند و در فکر او خیابان ها، باغ، گل ها، میوه ها، لانه های سار، ماهی های مرداب و هزارگونه از این جور چیزها نقش می بست. این پرده ها، مطابق اعلان هایی که او می دید تغییر می کرد، ولی هرکدام از این ملک ها به طور قطعی معلوم نبود چرا همیشه تمشک تیغ دار داشت. او نمی توانست هیچ ملکی، هیچ گوشه شاعرانه ای را تصور بکند که تمشک تیغ دار نداشته باشد.
وزن | 134 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
ژان پل سارتر |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
120 |
بازنویسی |
14030518 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.