(داستان های آمریکایی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 264 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
لورن دی. استلمن |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
240 |
بازنویسی |
14031214 |
2,500,000 ریال
(داستان های آمریکایی،قرن 20م)
«شما نبودی که دربارهی شرلوک هولمز کتاب نوشتی؟»
معمولا برای اینگونه پرسشها پاسخی کنایهآمیز در آستین دارم، اما این میهمان ویژگی خاصی داشت که باعث شد حاضرجوابیام را مهار کنم. او از صندلی عقب لیموزین سیاهی پیاده شده بود که طولش تقریبا به اندازهی ورودی خانهام بود. دو جوان خوشهیکل در دو طرفش ایستاده بودند که زیر بغل کت خیاطدوزشان چیزی برآمده بود. مرد وسطی کوتاهقامت و گردنکلفت بود و در نور ایوان خانهام رد شانهدر موهای سیاه پرپشتش به چشم میآمد. صورتش یکدست برنزه و ریشش اصلاحشده بود و عینک آفتابی قوسدار سیاهی صورتش را پوشانده بود، هرچند خورشید خیلی وقت پیش غروب کرده بود. به نظر میآمد چهلساله باشد، اما بعد مشخص شد که سی سال را تازه رد کرده است. وقتی حرف میزد، لهجهی بروکلینیاش مرا به خنده میانداخت. اما جلو خندهام را گرفتم.
گفتم: «من کتاب ماجرای کنت خونخوار را تدوین کردهام، اگر منظورتان همین است.» ظاهرش پر ابهت بود، اما من هم مصمم بودم قافیه را نبازم. آمدنش باعث شده بود نوشتنم را نیمهکاره رها کنم و بیصبرانه منتظر بودم سر کارم برگردم.
بدون اینکه سرش را بچرخاند، دستش را به سمت مرد سمت راستش دراز کرد و آن مرد بلافاصله بستهای را در دست او گذاشت که در کاغذی قهوهای پیچیده شده بود و او هم آن را به دست من داد.
آمرانه گفت: «این را بخوان.»
تا خواستم لب به اعتراض باز کنم، همراهانش ابرو در هم کشیدند و در نتیجه از جلو در کنار رفتم تا آن سه نفر به داخل بیایند. مرد وسطی روی صندلی راحتیام نشست و آن دو نفر دیگر، ساکت و بیحرکت، مثل سهپایهی شومینه کنار صندلیاش ایستادند. با حسرت به تلفن نگاهی انداختم، اما امکان نداشت قبل از اینکه یکی از آنها نشان بدهد چه چیزی زیر کتش قایم کرده و مرا سوراخسوراخ کند، دستم به تلفن برسد تا کمک بخواهم.
وزن | 264 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
لورن دی. استلمن |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
240 |
بازنویسی |
14031214 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.