(داستانهای پلیسی انگلیسی،قرن20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 263 گرم |
---|---|
قطع |
پالتوئی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
آگاتا کریستی |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
273 |
بازنویسی |
14031030 |
2,400,000 ریال
(داستانهای پلیسی انگلیسی،قرن20م)
چیزی که کشیش پنیفادر را نگران میکرد کمد لباس بود. قبل از اینکه خوب بیدار شود، کمد لباس فکرش را مشغول کرد. ولی بعد همه چیز را فراموش کرد و دوباره خوابش برد. ولی چشمش را که باز کرد، باز کمد لباس آنجا بود. سر جای همیشگیاش نبود. روی پهلوی چپ و رو به پنجره دراز کشیده بود، بنابراین جای کمد لباس روی دیوار سمت چپ بود. ولی این طور نبود روی دیوار سمت راست بود. همین فکرش را مشغول کرده بود. آنقدر فکرش را مشغول کرد که خسته شد. سرش بدجوری درد میکرد و حالا این مسئله کمد لباس هم قوز بالا قوز شده بود. دوباره چشمهایش روی هم رفت.
دفعه بعد که بیدار شد روشنایی اتاق بیشتر بود. ولی هنوز آفتاب نبود. روشنایی سپیدهدم بود. ناگهان مشکل کمد لباس حل شد. با خودش گفت: «وای خدا، من چقدر احمقم. فهمیدم چرا کمد لباس اینجا است چون توی اتاق خودم نیستم.»
با احتیاط غلتی زد. نه، اینجا اتاقش خودش نبود. خانه خودش نبود. کجا بود؟ آها، آمده بود لندن. تو هتل برترام… ولی نه، اینجا هتل برترام هم نبود. تو هتل برترام تختش رو به پنجره قرار داشت. پس مشکل هنوز باقی بود. بلند گفت:
ــ ای خدا. پس من کجایم؟
وزن | 263 گرم |
---|---|
قطع |
پالتوئی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
آگاتا کریستی |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
273 |
بازنویسی |
14031030 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.