در انتظار بوجانگلز

شناسه محصول: 9786222673208 دسته: ,
ویژگی های محصولات
وزن 156 گرم
نویسنده

الیویه بوردو

سال چاپ

1403

تعداد صفحه

148

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

بازنویسی

14030702

فروشگاه اینترنتی رشد بوک

ارسال سریع و آسان به سراسر ایران
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
ضمانت تعویض کالا
هزینه حمل به عهده خریدار
ارسال مستقیم از رشد بوک
قیمت کالا:

1,500,000 ریال

ضمانت بازگشت کالا کتاب رشد
پشتیبانی رشد بوک
ضمانت اصل بودن کالا
پرداخت کارت به کارت کتاب رشد
بررسی فنی

(داستان های فرانسه،قرن 21م)

0/5 (0 نظر)

پدرم به من گفت با آن به دنیا آمده، ولی خیلی زود فهمیدم آن شکاف خاکستری اندکی متورم در سمت راست لب پایینش که لبخند کج‏و‏معوج قشنگی هم به او می‏داد به‏خاطرِ این بود که یکسره پیپ می‏کشید. مدل موهایش، با فرق وسط سر و موهای فرفری دوروبَرش، مرا یاد نقاشی سوارکار پروسی می‏انداخت که درست در ورودی خانه آویزان شده بود. تا الان جز پدرم و این سوارکار پروسی کسی را ندیده‏ام که موهایش را این مدلی آرایش و شانه کند. کاسۀ چشمان کمی گودرفته و چشمان آبی کمی برآمده نگاه کنجکاو و تیزی به او می‌بخشید. عمیق و غلتان. در این دوره، من همیشه او را خوشحال و شاد می‏دیدم، بیشتر اوقات تکرار می‏کرد: «من یک احمقِ خوشبختم.»
مادرم هم در جوابش می‏گفت: «حرف شما را باور می‏کنیم، ژرژ. به حرف شما ایمان داریم.»
پدرم همیشه زیرلب آوازی را زمزمه می‏کرد، خیلی افتضاح بود. بعضی وقت‏ها هم سوت می‏زد. آن‏هم افتضاح‏تر بود، ولی مثل همۀ کارهایی که از سر قلب پاک و خیرخواهی می‏کرد، تحمل می‏کردیم.
داستان‏های زیبا و دلنشینی تعریف می‏کرد و هر از چندی که اتفاقی میهمان نداشتیم، به اتاقم می‏آمد؛ با آن هیکل بلند و لاغرش روی تختم خم می‏شد تا بخواباندم. ولی طوری که تخم چشمانش را تاب می­داد و حرف‏هایی که از جنگل، آهو، جزام و تابوت می‏زد، نه‏تنها مرا نمی‏خواباند که خواب را هم از چشمانم می‏پراند. بیشتر وقت‏ها، از فرط شادی بلند می‏شدم و روی تختم بالا و پایین می‏پریدم یا می‏رفتم پشت پرده قایم می‏شدم، بدون اینکه ذره‏ای تکان بخورم.
قبل از اینکه از اتاقم بیرون برود، می‏گفت: «همه این داستان‏ها چرت‏و‏پرت بود.»
این حرفش را هم چشم‏بسته باور می‏کردم. بعدازظهرهای یکشنبه برای جبران همۀ زیاده‏روی‏هایش در طول هفته، دمبل می‏زد. با بالا‏تنۀ لخت و برهنه، پیپ‏به‏دهان، می‏ایستاد جلوی آینۀ بزرگ طلایی و با صدای بلند موسیقی جاز، دمبل می‏زد؛ البته دمبل کوچک. اسمش را گذاشته بود، «نرمش تونیک»، چون گاهی از دمبل زدن دست می‏کشید و قُلپ‏قُلپ تونیک جین می‏نوشید و به مامان می‏گفت: «مارگریت، شما هم باید ورزش کنید. به شما تضمین می‏دهم بی‏نهایت جالب است و حس خوبی دارد!»

جدول مشخصات
وزن 156 گرم
نویسنده

الیویه بوردو

سال چاپ

1403

تعداد صفحه

148

نوع جلد

شمیز

قطع

رقعی

بازنویسی

14030702

محصولات مشابه
نظرات کاربران

دیدگاهها

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “در انتظار بوجانگلز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما باید وارد حساب خود شده باشید تا قادر به اضافه کردن تصاویر در نظرات باشید.