(داستانهای ژاپنی،قرن 20م،برنده جایزه ی رمان پلیسی پری پولار2010)
0/5
(0 نظر)
وزن | 258 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | کیگو هیگاشینو |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 236 |
بازنویسی | 14030725 |
2,300,000 ریال
(داستانهای ژاپنی،قرن 20م،برنده جایزه ی رمان پلیسی پری پولار2010)
شخصی که زمانی پدرم بود حدود یک ماه پیش به من اطلاع داد قرار است خانهای که در آن کودکیام را سپری کرده بودم خراب کنند. بیشک این تصمیم با همفکری خانمی که زمانی مادرم بود گرفته شده بود. چند سالی است خانهی قدیمی را ترک کردهاند و به آپارتمانی کنار دریا رفتهاند تا از زندگی لذت ببرند. میتوان گفت دوران پیری را سپری میکنند.
در نامهاش زمان تخریب ساختمان و همچنین ساعت تقریبی شروع کار را قید کرده بود. بیشک تصور میکرد من سر ساعت به خانهی قدیمیمان برمیگردم.
ولی تصمیم گرفتم به خواستهشان «نه» بگویم. نه اینکه نمیخواهم ببینمشان، بههرحال پدر و مادرماند و حرفهای زیادی داریم با هم بزنیم. اگر بخواهم دست رد به سینهشان بزنم، گناهی نابخشودنی است. فقط ترسم از چیزهایی بود که قرار بود از این خانهی قدیمی بیرون بیایند.
روز تخریب ساختمان وقتم را با مطالعه و گوشدادن به موسیقی در آپارتمانم سپری کردم. دلیل خارج نشدنم از خانه این بود که نمیخواستم نگاهم با هیچ نگاهی تلاقی کند.
وانمود میکردم مطالعه میکنم و موسیقی گوش میدهم اما لحظهای از فکر کردن به آن خانهی قدیمی غافل نبودم. به اتاقی که زمانی آنجا تکالیف مدرسهام را انجام میدادم. به سالن نشیمن، به میزی که همه دورش جمع میشدیم و تلویزیون نگاه میکردیم، آشپزخانهای که وقتی کوله به دوش از مدرسه برمیگشتم، یواشکی نگاهی به داخلش میانداختم تا ببینم شام چی داریم و گاهی به کمد و راهرو و انباری تاریک هم سرک میکشیدم.
به نابودی خانه فکر میکردم. میدیدم که دیوارها ترک برمیدارند. کف ساختمان میشکند و ستونها فرو میریزد. شاید ساعت دیواری قدیمی که هر هفته پنج دقیقه عقب میماند هنوز روی ستون آویزان باشد؟ شاید تقویم دیواری که روی آن نام یک روزنامه چاپ شده بود هنوز از میخی به دیوار آویزان باشد؟
وزن | 258 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | کیگو هیگاشینو |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 236 |
بازنویسی | 14030725 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.