(داستانهای برزیلی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 159 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
پائولو کوئیلو |
سال چاپ |
1401 |
تعداد صفحه |
168 |
بازنویسی |
14030128 |
990,000 ریال
(داستانهای برزیلی،قرن 20م)
گاهی اوقات مجبور بودم مثل دختر بچه مظلوم و نجیبی باشم که در برابر تجاوز صبوری میکند. بعضی وقتها هم میخواست با جیغ و فریاد از او بخواهم که خشونت بیشتری را بر من اعمال کند، انگار فاحشهای بودم که از این خشونت لذت میبرد.
کمکم داشتم، از یاد میبردم چه کسی بودم و چه میخواستم. روزهایم را با نگهداری دخترم سپری میکردم، درحالیکه در آن خانهی بیروح، احساس بیقراری میکردم. جراحت و کبودی روی پوستم را با آرایش غلیظ میپوشاندم و میدانستم با این ظاهرسازی نمیتوانم هیچکس را فریب دهم.
بار دیگر باردار شدم. برای مدت کوتاهی از خوشبختی توصیفناپذیر نگهداری پسرم لذت بردم؛ اما دیری نپایید که یکی از پرستارانش او را مسموم کرد. آن زن، هرگز مجال نیافت که علت را توضیح دهد، چون خدمتکاران دیگر خانه همان روز که بچه مرا نیمهجان یافتند، او را کشتند. در نهایت اکثر آنها گفتند که کار او یک عمل تلافیجویانه بوده است، چون آن زن پیوسته مورد ضرب وشتم و تعرض قرار گرفته و ساعتها کار بیپایان و خارج از توانش به او تحمیل شده بود.
****
طی دو روز مرخصی که برای استراحت و تجدید قوا داشتم، پوستر دختری را دیدم. بدون اینکه خودش را از نزدیک دیده باشم، فورا چیزی را در وجودم احساس کردم که هیچ مردی نباید آن را تجربه کند: عشق در نگاه اول. وقتی وارد شلوغی تماشاخانه شدم و بلیت را خریدم که هزینهاش بیشتر از درآمد یک هفته من بود، دیدم که همه چیز در درونم از کوک خارج شد، رابطهام با والدینم، گُردانم، کشورم و دنیایم، ولی یکباره با تماشای رقص این دختر، هماهنگ شد. این امر ناشی از موسیقی عجیبوغریب و حرکات شهوانی روی صحنه و حس مخاطبانی که در سالن حضور داشتند نبود، بلکه بهخاطر خود آن دختر بود. آن دختر تو بودی، ماتاهاری.
وزن | 159 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
پائولو کوئیلو |
سال چاپ |
1401 |
تعداد صفحه |
168 |
بازنویسی |
14030128 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.