(داستان های فارسی،قرن 14)
0/5
(0 نظر)
وزن | 983 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
مرضیه اخوان نژاد |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
872 |
بازنویسی |
14030427 |
8,900,000 ریال
(داستان های فارسی،قرن 14)
دستش مشت شد، دندانی سائید و غرولند کرد:
-سعی کردم برات بهترین باشم و از تو فقط خواستم باهام مدارا کنی. ولی تو چیکار کرد؟ فقط پا رو دمم گذاشتی و زندگی رو به کام جفتمون زهر کردی. آخه من به چه زبونی باید بهت بگم لعنتی؟ من دوست دارم، میفهمی؟ دوست دارم! بهت خیانت نکردم، ولی تو کردی. درست عین نسرین! فرار کردی و خواستی آبروی من رو تو کل فامیل ببری. حالا از این که بهت مشکوکم ازم دلخوری؟ تو یک گوشی مخفی تو بساط من پیدا کنی، اولین فکری که به ذهنت میرسه چیه؟ هان؟
“هان” را چنان داد زد که آشکار لرزیدم و ترسیده چشم بستم؛ هیچوقت او را تا این حد عصبی ندیده بودم. همیشه در اوج عصبانیتش خونسرد بود و صدایش را بالا نمیبرد. ولی انگار امشب پا روی خط قرمزش گذاشته بودم که آنطور داغ کرده بود و هرچه دلش میخواست، میگفت.
خوف برم داشت؛ در آن واحد، تک و تنها، اگر بیشتر از آن عصبیاش میکردم، حکم مرگم صادر بود!
نفسنفس میزد و درست مانند یک گاو خشمگین به تماشایم ایستاده بود. من هم ترسیده مانند جوجهی زیر باران مانده، بهوضوح میلرزیدم و چشمهایم لبالب اشک بود.
وزن | 983 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
مرضیه اخوان نژاد |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
872 |
بازنویسی |
14030427 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.