0/5
(0 نظر)
بامداد خمار
شناسه محصول:
9789644422560
دسته: انتشارات البرز
ویژگی های محصولات
وزن | 401 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
فتانه حاج سیدجوادی |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
448 |
بازنویسی |
14031213 |
فروشگاه اینترنتی رشد بوک
ارسال سریع و آسان به سراسر ایران
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
ضمانت تعویض کالا
هزینه حمل به عهده خریدار
ارسال مستقیم از رشد بوک
قیمت کالا:
4,600,000 ریال




بررسی فنی
«موهایش که از جلو حلقهحلقه روى پیشانىاش غلتیده بود، تا آرنج دستش نمایان بود و رگهاى آبى زیر پوست تیره بر امتداد عضلات سخت و کشیده مىدوید. دوباره گفت:
-سلام عرض کردیمها
بىاختیار به دو طرف خود نگاه کردم هیچکس نبود؛
– علیک سلام شما ظهرها تعطیل نمیکنید؟
– وقتى منتظر باشم نه.
– مگر منتظر بودین؟
– بله
– منتظر کى؟
– منتظر شما
باز قلبم فروریخت.
….
«مگر از روی نعش من رد بشوی.»
«اینطور حرف نزنید مامان، خیلی سبک است. از شما بعید است. شما که میدانید من تصمیم خودم را گرفتهام و زن او میشوم.»
«پدرت ناراضی است سودابه. خیلی از دستت ناراحت است.»
«آخر چرا؟ من که نمیفهمم. خیلی عجیب است ها! یک دختر تحصیلکرده به سن و سال من هنوز نمیتواند برای زندگی خودش تصمیم بگیرد؟ نباید خودش مرد زندگی خودش را انتخاب کند؟»
«چرا، میتواند. یک دختر تحصیلکرده امروزی میتواند خودش انتخاب کند. باید خودش انتخاب کند.
ولی نباید با پسری ازدواج کند که خیلی راحت دانشکده را ول میکند و میرود دنبال کار پدرش.
نباید زن پسر مردی شود که با این ثروت و امکاناتی که دارد، که میتواند پسرش را به بهترین دانشگاهها بفرستد، به او میگوید بیا با خودم کار کن، پول توی گچ و سیمان است. نباید زن مردی بشود که پدرش اسم خودش را هم بلد نیست امضاء کند. سودابه، در زندگی فقط چشم و ابرو که شرط نیست. پدر تو شبها تا یکی دو ساعت مطالعه نکند خوابش نمی برد. تو چهطور میتوانی با این خانواده زندگی کنی؟»
جدول مشخصات
وزن | 401 گرم |
---|---|
قطع |
رقعی |
نوع جلد |
شمیز |
نویسنده |
فتانه حاج سیدجوادی |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
448 |
بازنویسی |
14031213 |
محصولات مشابه
نظرات کاربران
اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “بامداد خمار” لغو پاسخ
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.