(اقتباس:ذبیح الله منصوری،تاریخ سرگذشتنامه شاهان و فرمانروایان روسیه،کاترین دوم،1796-1762م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 806 گرم |
---|---|
نویسنده |
جورج پیبادی گوچ |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
496 |
نوع جلد |
زرکوب |
قطع |
وزیری |
بازنویسی |
5,250,000 ریال
(اقتباس:ذبیح الله منصوری،تاریخ سرگذشتنامه شاهان و فرمانروایان روسیه،کاترین دوم،1796-1762م)
آن مرد پس از اینکه نوشیدنیاش را نوشید و بهای آن را پرداخت، گفت: یک اسب راهوار سه فرسنگ راه را باید در یک ساعت طی کند، نه در سه ساعت. آنگاه از مهمانخانه خارج شد و سوار بر اسب تازهنفس، به راه افتاد و رکاب کشید. ولی قدری که راه پیمود، برف تجدید شد؛ طوری که آن سوار نتوانست در ظرف یک ساعت خویش را به زربست برساند و طولی نکشید که راکب و مرکوب بر اثر ریزش برف سفید شدند. معهذا قبل از ساعت دوازده (نیمه شب) شهر زربست که مثل همۀ شهرهای کوچک و قدیم آلمان اطراف قلعۀ حکمران بنا شده بود، نمایان شد. قلعۀ زربست مثل همۀ قلاع شاهزادگان و امرای آلمان در آن دوره، هم یک دژ بود و هم یک کاخ. سوار بعد از اینکه به شهر وارد شد، عزم کاخ مزبور را کرد، زیرا میدانست شخصی که باید نامۀ او را بگیرد، در آن کاخ سکونت دارد.
هیچیک از سکنۀ کاخ، غیر از نگهبان داخل آن دژ، مطلع نشدند که یک سوار به آن قصر نزدیک میشود و فقط یک دختر جوان که در اتاقی واقع در برج مرتفع و مرکزی کاخ، روی بستر دراز کشیده بود، صدای سم اسب را شنید و دید که یک سوار سفید به کاخ نزدیک میشود. آن دختر، به اسم شاهزاده خانم «سوفی» که بیش از چهارده سال نداشت و میبایست در آن ساعت خوابیده باشد، وقتی سوار مستور از برف را دید پیشبینی نمیکرد نامهای که بهواسطۀ آن مرد آورده میشود، سرنوشت زندگی وی را تغییر خواهد داد.
وزن | 806 گرم |
---|---|
نویسنده |
جورج پیبادی گوچ |
سال چاپ |
1403 |
تعداد صفحه |
496 |
نوع جلد |
زرکوب |
قطع |
وزیری |
بازنویسی |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.