(داستان های فارسی،قرن 14)
0/5
(0 نظر)
| وزن | 185 گرم |
|---|---|
| نویسنده |
محمد بهارلو |
| سال چاپ |
1403 |
| تعداد صفحه |
185 |
| نوع جلد |
شمیز |
| قطع |
رقعی |
| بازنویسی |
2,500,000 ریال
(داستان های فارسی،قرن 14)
رکاب نزدم. راه شیب داشت. یکهو لرزم گرفت. بو را هم شنیدم، مثل بوی زُهم دریا و جلبکهای خیسخورده بود. اول چرخ جلو لنگر برداشت و کمی بالا رفت و چرخیدم و تا آمدم خودم را روی زین نگه دارم لغزیدم به طرف چمنهای حاشیۀ راه و سکندری رفتم دوچرخه رویم یله شد. دلم بنا کرد به تپیدن. رفته بودم روی بال نهنگ. گفتم لابد خواب میبینم. درازبهدراز مایل افتاده بود روی زمین سیمانیِ کنار رودخانه و پوزۀ سیاه گندۀ خمیدهاش تو آب بود.
| وزن | 185 گرم |
|---|---|
| نویسنده |
محمد بهارلو |
| سال چاپ |
1403 |
| تعداد صفحه |
185 |
| نوع جلد |
شمیز |
| قطع |
رقعی |
| بازنویسی |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.