(داستان های فارسی،قرن 15)
0/5
(0 نظر)
| وزن | 174 گرم |
|---|---|
| نویسنده |
میلاد گلزار راغب |
| سال چاپ |
1404 |
| تعداد صفحه |
208 |
| نوع جلد |
شمیز |
| قطع |
رقعی |
| بازنویسی |
2,700,000 ریال
(داستان های فارسی،قرن 15)
حرفهای محمد فولادی را برایش تعریف کردم. گریهام را نگه داشته بودم. هرچه ژاله اصرار کرد نتوانستم شام بخورم. یاد آن دختر معصوم و بلایی که سرش آورده بودند مدام با دیگر اخبار جنایات و نامردیهای عراقیها ولم نمیکرد. مثل هرشب بلند شدم تا کیسهی زباله را سر کوچه بگذارم. بیاختیار به طرف ویترین مدالهایم رفتم و مدال طلای بغداد را هم برداشتم و آن را توی کیسه زباله انداختم. دلم میخواست اثری از این نامردها در زندگیام نباشد. وقتی کیسه را توی سطل زبالهی سر کوچه انداختم، چند دقیقهای همانجا نشستم. حس کردم حالم بهتر شده است. به خانه برگشتم. تا صبح خوابم نبرد. محمد فولادی بعدها در جزیرهی مجنون شهید شد.
| وزن | 174 گرم |
|---|---|
| نویسنده |
میلاد گلزار راغب |
| سال چاپ |
1404 |
| تعداد صفحه |
208 |
| نوع جلد |
شمیز |
| قطع |
رقعی |
| بازنویسی |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.