چهار باد (BEST SELLER)

شناسه محصول: 9786001185113 دسته:
ویژگی های محصولات
وزن 618 گرم
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

نویسنده

کریستین هانا

سال چاپ

1401

تعداد صفحه

568

بازنویسی

14020211

فروشگاه اینترنتی رشد بوک

ارسال سریع و آسان به سراسر ایران
گارانتی اصالت و سلامت فیزیکی کالا
ضمانت تعویض کالا
هزینه حمل به عهده خریدار
ارسال مستقیم از رشد بوک
قیمت کالا:

5,800,000 ریال

ضمانت بازگشت کالا کتاب رشد
ضمانت بازگشت کالا
پشتیبانی رشد بوک
پشتیبانی 24 ساعته
ضمانت اصل بودن کالا
اصالت کالا
پرداخت کارت به کارت کتاب رشد
پرداخت آنلاین
بررسی فنی

(داستان های آمریکایی،قرن 20م،با فروش بیش از 1 میلیون نسخه در دنیا)

0/5 (0 نظر)

آن هفته باد تبدیل شده بود به یک هیولا که پنجه می‌کشید و می‌غرید و خانه را می‌لرزاند و پنجره‌ها را تکان می‌داد به درها می‌کوبید. باد با سرعتی بالاتر از چهل مایل در ساعت می‌وزید، هر روز و هر روز، بدون‌وقفه، فقط یک هجوم بی‌نهایت و بی‌اندازه دلهره‌آور. گردوغبار مدام از سقف خانه پایین می‌ریخت. همه اهالی خانه این گردوغبار را تنفس می‌کردند، آن را از دهان بیرون می‌ریختند و بر اثر ورود آن به ریه‌هایشان سرفه می‌کردند. گردوغبار باعث سردرگمی پرنده‌ها هم شده بود و آن‌ها در حین پرواز به دیواره‌ها و تیرک‌های تلفن برخورد می‌کردند. قطارها روی ریل متوقف شده بودند؛ توده‌های شن مثل امواج روی زمین تخت حرکت می‌کرد.
وقتی از خواب بیدار شدند رد بدن‌های خودشان را روی گردوغباری که ملحفه‌ها را پوشانده بود دیدند. روی بینی‌هایشان وازلین زدند و صورت‌هایشان را با دستمال می‌پوشاندند. بزرگ‌ترها وقتی مجبور می‌شدند بیرون و به دهان خطر می‌رفتند، دستشان را به طنابی می‌گرفتند که از خانه تا انبار آن را بسته بودند، یک دستشان را روی دست دیگر می‌گذاشتند و درحالی‌که غبار هوا دیدشان را کور می‌کرد، به جلو می‌رفتند. مرغ‌ها از وحشت و اضطراب و تنفس هرروزه گردوغبار، وحشی شده بودند، بچه‌ها داخل خانه می‌ماندند و ماسک شیمیایی می‌زدند. آنت از اینکه ماسک بزند متنفر بود و با وجود اینکه گردوغبار او را بیشتر از بقیه اذیت می‌کرد می‌گفت باعث سردرد او می‌شود.
السا نگران او بود، کنار او می‌خوابید، پیش او روی تخت می‌نشست و تا جایی که می‌توانست با بهترین حالت ممکن و با آن صدای خش‌دار خودش برای او کتاب می‌خواند. قصه‌ها تنها چیزی بود که باعث آرام شدن آنت می‌شد.
حالا، در پنجمین روز توفان، آنت توی اتاق السا بود، رو تختی‌ها را جمع کرده بودند، پسرک ماسک شیمیایی زده بود و السا داشت کف اتاق را جارو می‌زد. گردوخاک از میان ترک الوارها پایین و روی همه چیز می‌ریخت.
السا یک صدای تلپ‌تلپ شنید، صدا تقریبا در اوج توفان گم شد.
آنت کتاب مصور خودش را روی زمین انداخته بود.
السا جارو را کنار گذاشت و کنار تخت رفت. «آنت، عزیزم…»
آنت در حالی که به شدت سرفه می‌کرد، گفت: «مامان…»؛ او هیچ‌وقت این‌قدر شدید سرفه نمی‌کرد؛ السا حس کرد سرفه‌ها دنده‌های او را می‌شکند.

جدول مشخصات
وزن 618 گرم
قطع

رقعی

نوع جلد

شمیز

نویسنده

کریستین هانا

سال چاپ

1401

تعداد صفحه

568

بازنویسی

14020211

نظرات کاربران

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “چهار باد (BEST SELLER)”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

شما باید وارد حساب خود شده باشید تا قادر به اضافه کردن تصاویر در نظرات باشید.