(داستانهای کوتاه فرانسه،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 168 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 140 |
بازنویسی | 14030114 |
1,250,000 ریال
(داستانهای کوتاه فرانسه،قرن 20م)
راستش را بخواهید اگر آرایشگرم را عوض نمیکردم هیچیک از این اتفاقات نمیافتاد.
اگر قیافهی این رو به آن رو شدهی استیسی پس از تعطیلاتش اینطور تحت تأثیرم قرار نداده بود، زندگیم در آرامش میگذشت، بهظاهر خوشبخت. استیسی از این رو به آن رو شده بود! از قیافهی زن بورژوای میانهسال که چهار تا بچه شکستهاش کرده بود، با آن کوپ و موهای کوتاه، تبدیل شده بود به یک زن مو بور زیبای ورزشکار و فعال. اولش فکر کردم که موهایش را کوتاه کرده تا متوجه جراحی پلاستیکش نشویم ـ کاری که همهی دوستانم میکنند وقتی پوست صورتشان را میکشند ـ اما وقتی دیدم صورتش هیچ جراحی نشده، به این نتیجه رسیدم که آرایشگر مطلوب را پیدا کرده است.
ـ ناب ناب عزیز من! آرایشگاه آتلیهی کاپیلر کوچهی ویکتور هوگو. آره، قبلا هم تعریفش رو شنیده بودم اما میدونی که. آرایشگرها هم مثل شوهرامون هستن. سالها گمان میکنیم بهترینهای دنیا هستن.
جلو خودم را گرفتم و دربارهی اسم پیشپاافتادهی آرایشگاه اظهارنظری نکردم، اما بهخاطر سپردم که حتما باید بگویم از طرف او آمدهام و داوید را بخواهم ـ «نابغهس عزیز من، یه نابغهی واقعی».
همان شب ساموئل را در جریان تغییر و تحولات بعدیام گذاشتم.
ـ خیال دارم آرایش موهام رو عوض کنم.
با تعجب چند لحظهای به من نگاه کرد.
ـ واسه چی؟ بهنظر من که خیلی هم خوبی.
ـ خب تو همیشه راضی هستی و هیچوقت ازم ایراد نمیگیری.
ـ سرزنشم میکنی چون دربست قبولت دارم… از چیه قیافهت خوشت نمیآد؟
ـ هیچی. ولی دلم میخواد یه تغییری بدم.
طوری به صحبتهای سطحی من گوش داد که انگار ورای سبکسری، حاکی افکار عمیقی بود. این نگاه جستجوگر باعث شد که موضوع صحبت را عوض کنم و بعد هم از اتاق بیرون بروم چون دلم نمیخواست موضوع تفحص و تحقیقش باشم. هرچند که حسن اصلی شوهرم توجه بیش از حدش به من است، اما گاهی تحملش برایم دشوار است.
وزن | 168 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | اریک امانوئل اشمیت |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 140 |
بازنویسی | 14030114 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.