نمایش 9 12

بمانم یا بروم (چگونه قاطعانه تصمیم بگیرم و زندگی ام را به باد ندهم)

1,760,000 ریال

· این شمایید که هر روز انتخاب می‌کنید که چه کارهایی را انجام دهید، که بگویید یا نگویید، بخورید یا نخورید. کدام یک از اهداف و خواسته‌هایتان را دنبال کنید و از کدامشان بگذرید. کدام را اولویت اولتان قرار دهید و کدام یک آخرین خواسته‌تان باشد. چه چیز را تغییر می‌دهید و چه چیز را همچنان همان‌طور باقی نگه می‌دارید و متأسفم که باید بگویم شما مسئول خلق دردها و رنج‌های خودتان هستید، مسئول شرایطی که دارید و مسئول سرنوشت‌تان.

· یکی از دلایلی که چرا مدام با خود در کشمکش هستید و بین دوراهی مانده‌اید این است که هر وقت تصمیم می‌گیرید که کاری کنید، با این واقعیت روبه‌رو می‌شوید که با رسیدن به چیزی که می‌خواهید، چیز دیگری را از دست می‌دهید و این نتیجه و عقوبت تصمیم‌تان است.

· تصمیم گرفتن کاری است که می‌بایست به‌تنهایی انجام دهید. شما مجبورید به‌تنهایی تصمیم بگیرید، به‌تنهایی اقدام کنید و به‌تنهایی با عواقب آنچه انتخاب کرده‌اید زندگی کنید. همان‌طور که هیچ‌کسی نمی‌تواند به جای شما تصمیم بگیرد، هیچ کسی هم نمی‌تواند ریسک تصمیمی که شما گرفته‌اید را بپذیرد.

· مسئولیت موقعیت فعلی خود را بپذیرید و دیگران را سرزنش نکنید.

· این سفر مثل پرش بانجی است. ممکن است کسی به شما کمک کند که با طنابی محکم به کمربند ایمنی‌تان متصل شوید، به شما توضیح دهد که چه حسی خواهید داشت و این‌که بهترین تکنیک برای جلوگیری از آسیب‌دیدگی چیست، و حتی قبل از پریدن دست شما را بگیرد؛ اما در نهایت این تنها خود شما هستید که باید بپرید.

من از تو نمی ترسم (راهنمای مقابله با انواع ترس،اختلال پانیک و فوبیا)

2,360,000 ریال

گاهی قربانیان تجاوز اعتراف می‌کنند که از وحشت زیاد قادر به فریادکشیدن نبوده‌اند. به همین دلیل، اغلب خود را مقصر می‌دانند که چرا واکنشی نشان نداده‌اند، در حالی که نمی‌دانند در آن لحظه هیچ حق انتخابی نداشته‌اند؛ زیرا سیستم عصبی آن‌ها، به درست یا غلط، برای حفظ بقایشان آن‌گونه واکنش نشان داده است. تا وقتی، ترس بقای ما را تضمین می‌کند یا جنبه سرگرمی دارد، هیچ‌کس از آن ناراضی نخواهد بود. مشکل درست زمانی آغاز می‌شود که ترس تبدیل به فوبیا ‌شود. تعداد مردان و زنان در ابتلا به حمله پانیک تقریبا برابر است. اما زنان دو برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به آگورافوبیا هستند. از طرفی نیز، زنان بیشتر دچار آگورافوبیای حاد می‌شوند و در نتیجه، از حضور در بسیاری از موقعیت‌ها اجتناب یا فرار می‌کنند و از آن وحشت دارند.
به‌نظر می‌رسد در بسیاری از افرادی که مبتلا به اختلال پانیک حاد هستند، والدین آن‌ها از همان کودکی، علائم جسمی عادی را خطرناک جلوه داده‌اند و بدون آن‌که بدانند، کودک را ترغیب به گسترش رفتارهای بیمارگونه و اختلال‌کرده‌اند. در واقع، این کودکان به‌نوعی قربانی این رفتار مادر و پدر خود شده‌اند.
بروز آگورافوبیا نه تنها برای فرد مبتلا پیامدهایی به ‌همراه دارد، بلکه نزدیکان او را نیز درگیر می‌کند. افراد مبتلا احساس می‌کنند که نمی‌توانند با شرایط مواجه شوند، و بنابراین، از نزدیکان مورد اطمینانشان می‌خواهند که آن‌ها را همراهی‌کنند یا به‌جای آن‌ها به کارشان رسیدگی کنند. بنابراین، نزدیکان فرد مبتلا کم‌کم از روی خیرخواهی به‌جای آن‌ها خریدهایشان را انجام می‌دهند؛ و به این ترتیب فرد نیز از مواجه‌نشدن با آن موقعیت، احساس رضایت و آرامش‌خاطر دارد. آن‌ها حتی با اینکه دلیل ترس فرد مبتلا را متوجه نمی‌شوند، اما قبول می‌کنند که او را در تمام رفت و آمدهایش همراهی کنند تا احساس امنیت داشته باشد.

جرات داشته باش (راه های افزایش اعتماد به نفس)

3,300,000 ریال

اعتمادبه‌نفس داشتن، تصمیم گرفتن برای خود است. این نوع اعتمادبه‌نفس همان چیزی است که متخصصان آن را «عزت نفس» می‌نامند. به عبارت دیگر، قضاوت کردن خودمان بر اساس ارزش‌های کلی، «احساس می‌کنم بی‌خاصیت‌ام یا احساس می‌کنم فرد باهوشی هستم یا انسان ارزشمندی‌ام که قابلیت‌ها و یا ضعف‌هایی هم دارم اما خودم را همان‌طور که هستم، می‌پذیرم.»
این عزت‌نفس از همان دوران کودکی به‌سرعت شکل می‌گیرد. حتی می‌توان گفت پایه‌ی اعتمادبه‌نفس نیز محسوب می‌شود. بدون عزت‌نفس، به‌سختی می‌توانید به خودتان اعتماد کنید؛ حتی اگر زندگی‌تان سرشار از موفقیت باشد، آن وقت همه شما را تحسین خواهند کرد به جز خودتان. اگر خیلی زود متوجه نشوید که ارزش یک انسان وابسته به خودش است و این ارزش تنها متعلق به خود ماست و هیچ‌کس به غیر از خودمان حق ندارد راجع به آن بحث کند، در این صورت، عزت‌نفستان را از دست می‌دهید. اما مطمئن باشید حتی در این مورد هم روش‌هایی برای افزایش عزت‌نفس وجود دارد.

من ذهن آگاه هستم (25 درس برای شاد زیستن و رهایی از اضطرب و افسردگی)

2,450,000 ریال

· «ذهن نه به گذشته نگاه می‌کند نه به آینده، تنها زمان حال رمز خوشبختی ما است.»
· ذهن‌آگاهی به من آموخت که فضایی را به اندیشیدن اختصاص بدهم و همواره تلاش کنم که این فاصله را حفظ کنم و از دور نظاره‌گر افکارم باشم.
· بسیاری از ما یا بدن خود را نادیده می‌گیریم یا بیش از حد نگران آن هستیم و گاهی هم دچار خودبیمارپنداری می‌شویم و حال خوب خود را انکار می‌کنیم. بنابراین ذهن آگاهی به ما توصیه می‌کند که مرتب به بدن خود توجه نشان دهیم و سعی کنیم با حواس جسمانی خود دوباره ارتباط برقرار کنیم.
· اگر ما خشم یا نگرانی خود را به رسمیت بشناسیم و آن‌ها را بپذیریم راحت‌تر می‌توانیم به افکار حاصل از آن‌ها بیندیشیم. در صورتی که اگر خود را درگیر چنین افکاری کنیم “نه من عصبانی نیستم” یا “نه من نگران نیستم، اما این واقعیت هولناک است” نمی‌توانیم روی افکار خود کار کنیم.
· من وقتی مشوش، عصبانی یا نگران هستم، هرگز خودم را مشغول کار دیگری نمی‌کنم تا از این احساسات رهایی یابم یا آرام شوم. برعکس، اگر فرصت داشته باشم به تماشای آن‌چه درون من رخ می‌دهد می‌نشینم. این چه هیجانی است که در من خانه کرده است؟ مرا به کدام سو می‌برد؟
· بدنت را بی‌حرکت نگه‌دار، ساکت بمان، افکارت را مهار نکن، اجازه بده بروز کنند، بگذار ذهنت در کمال آرامش رها شود. در این مرحله وابستگی به مدیتیشن و غیر آن از بین می‌رود و ذهن که دیگر از هرگونه ساختار روانی آزاد شده است، اکنون به آگاهی شفاف و عمیقی تبدیل می‌شود.

امپراطوری تو در یک کوله پشتی (چگونه کسب و کار آنلاین خودمان را راه اندازی کنیم)

2,300,000 ریال

· می‌توانید با جدایی از چارچوب سنتی یکپارچه، شیوه‌های جدید زندگی را نیز تجربه کنید. البته، نه والدین و نه معلمانتان، هیچ کدام درباره این فرصت‌های جدید با شما صحبت نکرده‌اند. چرا که خودشان هم از آن‌ها بی‌بهره بوده‌اند.

· بهترین فروشندگان دیگر فقط افرادی برون‌گرا نیستند که با رویی گشاده به استقبال شما می‌آیند و نام کودکانتان را به ‌خاطر دارند. بلکه، کپی‌رایترهایی نکته‌بین هستند که درباره ماهیت انسان، تمایل‌ها و چشم‌اندازهایش مطالعه کرده‌اند.

· اگر خوشمزه‌ترین پنکیک جهان را هم بخورید، هرگز نمی‌توانید این لذت را با اطرافیانتان به اشتراک بگذارید و حتی با گذر زمان، این خاطره از ذهن خودتان نیز محو می‌شود. اما اگر زیباترین پنکیک جهان را بخورید، می‌توانید صدها لایک در اینستاگرام بگیرید و با ضبط ویدیویی، این خاطره را برای همیشه ثبت کنید.

· اشتباه اصلی که هر بار می‌تواند استارت‌آپ نوپای شما را زمین بزند، این است که مشتری شما می‌خواهد با خرید محصولتان، نیاز خود را رفع کند و شما نمی‌توانید این نیاز را درک ‌کنید.

· بسیاری از کارآفرینان به ‌دلیل چنین تصور اشتباهی فکر می‌کنند، بازاریابی پوششی است که پس از نهایی شدن محصول باید به آن افزود. برعکس، بازاریاب زیرک می‌داند که بازاریابی، دقیقا یافتن ایده‌ای مناسب برای کسب‌و‌کار است (و بازار تصمیم می‌گیرد که ایده‌شما مناسب است یا خیر).

· مسئله‌اصلی این است که نیاز مشتری همیشه هم واضح نیست. گاهی به شما دروغ می‌گوید یا جرأت نمی‌کند خواسته‌هایش را مطرح کند و اغلب، نیاز واقعی در عمق ناخودآگاه او دفن شده است.
· برای ایجاد انگیزه باید خطر را نزدیک، ملموس و جدی نشان بدهید، باید محصولتان را به‌عنوان راه‌حل این ترس معرفی کنید. در برابر ترسی عظیم، باید راه‌حلی چشمگیر ارائه داد.

خوابم چه می گوید (101 رهنمود برای تفسیر خواب ها)

1,500,000 ریال

· حالت ایده‌آل، زندگی، حرکتی رو به جلو در همه زمینه‌هاست. ممکن است گاهی اوقات احساس کنید که درجا زده یا عقب مانده‌اید، گرچه بعدها پی خواهید برد که این اتفاق، شما را به موقعیت بهتری هدایت کرده است. سفرها و مسیرهایی که در خواب می‌بینید را تفسیر کنید تا به بیشترین شناخت از شیوه پیشرفت خود در زندگی برسید. سپس به جستجوی سرنخ‌های موجود در این خواب‌ها بروید تا متوجه مسیرهای احتمالی دیگر شوید.
· از آنجا که خواب‌ها مهارت خاصی در پردازش تجربیات، آشکارکردن باورها و احساسات پنهان و مطرح کردن راه‌حل‌های خلاقانه برای مشکلات دارند، آیا می‌توان خوابی را برنامه‌ریزی کرد تا به مشکل یا سؤالی رسیدگی کند و راه‌حلی امکان‌پذیر را برای آن مطرح کند؟ بله، می‌توانید.

· آیا خواب‌ها می‌توانند به شفای بیماری‌ها کمک کنند؟ بله؛ اگر نگوییم همه خواب‌ها، اما اکثریت آن‌ها می‌توانند چنین کاری انجام دهند. بیماری‌ها از ذهن آغاز می‌شوند. استرس، مسائل عاطفی، ترس‌ها و باورها اگر حل و فصل نشوند، می‌توانند در جسم شما نیز آشکار شوند. زمانی که ذهن آسوده نبوده و بیمار باشد، ممکن است بیماری‌های جسمانی نمایان شوند. از آنجایی که خواب‌ها ساختار ذهنی و عاطفی‌تان را آشکار می‌سازند، فرصتی برای درک بیماری، از چشم‌اندازی روانی عاطفی ایجاد می‌کنند. برای مثال، زمانی که سردرد دارید، شاید بادکنکی را در خواب ببینید که در اثر فشار در شرف ترکیدن است.

یادم تو را فراموش:راه حل هایی برای فراموش کاری های روزمره (کتاب های زندگی بهتر)

1,200,000 ریال

· حافظه ‌کاری، حافظه ‌کوتاه‌‌مدت است و اطلاعاتی که وارد آن می‌شود، بیشتر از 20 تا 30 ثانیه در آن باقی نمی‌ماند.

· در دفتر ثبت وقایع روزانه ‌زندگی، فراموشی همچون سوپاپ اطمینانی برای ذخیره‌ وقایع معمولی است. در واقع، اگر ذهن ما تمام وقایع معمولی زندگی روزانه را نگه ‌دارد، بسیار شلوغ خواهد شد. در نتیجه، تنها وقایع چشمگیری که نشان‌دهنده‌ تغییر مهمی در لا‌به‌لای روزمرگی‌ها باشند، ثبت می‌شوند.
· خواب یکی از عوامل مهم در تثبیت و حفظ خاطره است. تثبیت خاطره به‌ کمک تکرار (یادگیری یک درس یا درک سخنرانی)، – یا به‌سادگی، – با استفاده‌ مکرر این اطلاعات انجام می‌شود.

· آیا یادآوری خاطره کاملا با آنچه ما تجربه و مشاهده کردیم یا آموخته‌ایم مطابقت دارد؟ پاسخ منفی است!

· با افزایش سن، فراحافظه کمی کند می‌شود که بیشتر به دلیل نبود اعتمادبه‌نفس است تا اختلال فیزیولوژیکی

· فراموشی بخشی از عملکرد طبیعی حافظه محسوب می‌‌شود. می‌توان گفت وجود فراموشی، حافظه را ارزشمندتر می‌کند.

· نوزاد زیر 8 ماه، در همان لحظه وجود اسباب‌بازی را فراموش می‌کند و به دنبال آن نمی‌گردد چرا که دیگر آن را به ‌یاد نمی‌آورد. اما نوزاد بالای 8 ماه، خاطره ‌آن را نگه می‌دارد و سعی می‌کند اسباب‌بازی‌اش را پیدا کند. وقتی با کودکتان بازی می‌کنید و از او می‌پرسید «پرنده کجا رفت؟»، بی‌آنکه بدانید آزمون پیاژه را انجام می‌دهید و حافظه‌اش را ارزیابی می‌کنید!

· می‌توان گفت که بین 20 تا 35 سالگی، حافظه ‌و به‌خصوص حافظه‌ رویدادی و حافظه کاری ما در کارآمدترین حالت ممکن قرار دارند و بیشترین خاطره‌های شخصی که به یاد می‌آوریم مربوط به این دوره است.

· می‌توان حتی بعد از سن بازنشستگی نیز در صورت داشتن دقت و انگیزه کافی، دانش خود را غنی کرد، حتی اگر یادگیری اسامی خاص یا اصوات نا‌آشنا مستلزم تلاش بیشتری نسبت به افراد جوان‌تر باشد.

چگونه دیگران را روانکاوی کنیم (با یادگیری زبان بدن،افکار دیگران را مانند روانکاوی حرفه ای بخوانید)

900,000 ریال

اگر می‌خواهید بدانید که آیا کسی به شما دروغ می‌گوید یا نه؛ کافی است که خیلی ساده موضوعی را پیش بکشید که به راست یا دروغ بودن آن شک دارید. در واقع باید مانند یک بازپرس بیندیشید و مسیرتان را به سمت آنچه می‌خواهید هموار کنید.

وقتی کسی دروغ می‌گوید، حتما «نشانه‌های افشاگرانه‌ای» هم وجود دارند؛ و این دقیقا برای این‌گونه نشانه‌ها نامی مناسب است، چون نشانه‌های کوچکی مثل تکان‌دادن سر، تغییر جهت نگاه یا ژست راحت، همگی راه‌هایی هستند که به شما نشان می‌دهند درحال فریب‌خوردن هستید.

برای این‌که بتوانید نیت اشخاص را هنگام حرف‌زدن با آنها بخوانید باید بتوانید بدون آن‌که رشته کلام از دستتان در برود یا مشکوک و عجیب‌و‌غریب به نظر برسید، آنها را مشتاقانه و با جدیت ارزیابی کنید.

هنگام گفت‌وگو به حالت چهره طرف مقابل دقت کنید. آیا موقع صحبت‌کردن درباره موضوعی که او را به وجد می‌آورد، چشمانش برق می‌زند و چروک‌های پنجه‌کلاغی اطراف چشمش نمایان می‌شود؟

وقتی از موضوعی ناراحت‌کننده حرف می‌زند آیا لبش می‌لرزد؟ هر عمل و عکس‌العملی معنایی دارد؛ برخی از آنها ممکن است بی‌ربط و برخی دیگر مستقیم به موضوع گفت‌وگو مربوط باشد. مهم است که بتوانید آنها را از یکدیگر تفکیک کنید.

برای این‌که بتوانید نیت اشخاص را هنگام حرف‌زدن با آنها بخوانید باید بتوانید بدون آن‌که رشته گفت‌وگو از کنترل شما خارج شود یا مشکوک و عجیب‌و‌غریب به نظر برسید، آنها را مشتاقانه و با جدیت ارزیابی کنید.

شناخت شخصیت افراد انگیزه‌درونی رفتارهایی از آنان را برایمان آشکار می‌کند که ممکن است در شرایط عادی متوجه آنها نشویم.

زنان برتر از ما (چطور در زندگی شخصی و حرفه ای بلندپرواز باشیم)

1,400,000 ریال

بلندپروازی مزیت‌های فراوانی دارد. شما را از منطقه امن خود بیرون می‌آورد و این امکان را فراهم می‌کند تا به رؤیاها و زندگی‌ای که همیشه آرزو داشتید برسید. اما بخش مخربی نیز در آن به چشم می‌خورد که همان ترساندن و نگران کردن شما است. در واقع هنگام رؤیاپردازی و تعیین اهداف بلندپروازانه، مغز خزنده شما شروع می‌کند به هشدار دادن.
با خود می‌گویید:
. «می‌خواهم شغل رؤیایی‌ام را پیدا کنم.»
. «می‌خواهم گردش مالی شرکتم را در یک سال شش برابر افزایش دهم.»
. «می‌خواهم مادری بی‌نقص باشم.»
در این صورت احساس کوهنوردی را دارید که به قله نگاه می‌کند و سرگیجه می‌گیرد. شرایط فعلی خود را ارزیابی می‌کنید و اهدافتان را دور از دسترس می‌بینید.
ناخودآگاه افکار بسیاری به ذهن شما خطور می‌کند:
. «دستیابی به آن واقعاً دشوار است.»
. «نمی‌دانم چگونه از عهده آن برآیم.»
. «این کار عملی نیست.»
این افکار با بروز هیجان‌هایی ناخوشایند همچون ترس، دلسردی یا بی‌انگیزگی مانع پیشروی شما می‌شوند. سرانجام چون احساس می‌کنید نمی توانید قله را فتح کنید، اهداف خود را رها می‌کنید و مسیری دیگر در پیش می‌گیرد که بی‌شک برایتان یأس و ناامیدی نیز به همراه خواهد داشت. رها کردن رؤیاها واقعاً حسرت‌برانگیز است! اما آیا اساساً نیاز است قله را فتح کنید؟ آیا از آنچه فکر می‌کنید آسان تر نیست؟
سه نگرش را به شما پیشنهاد می‌دهم که با تمرین می‌توانید بلندپروازی‌های خود را آسان‌تر محقق کنید:
۱.هدفی بلندپروازانه و دست‌یافتنی معین کنید.
اگر هدفی بیش از حد بلندپروازانه باشد تقریباً تحقق آن امکان‌پذیر نخواهد بود. در واقع هدف دور از دسترس در زمانی محدود تبدیل به عاملی غیرمولد خواهد شد. بنابراین دیگر آن را باور ندارید و بدون باور نیز نه‌تنها تلاشی برای تحقق آن نمی‌کنید بلکه ناامید و خسته هم می‌شوید.
اکنون از خود بپرسید:
. آیا هدف من بلندپروازانه است؟
. آیا دستیابی به آن ممکن است؟
. فکر می‌کنید شانس موفقیت شما چقدر است؟

آرامش در محیط کار (کتاب های زندگی بهتر)

1,600,000 ریال

هنگامی که یک فرد، تحت فشارهای کاری طولانی و شدید قرار می‌گیرد (درگیری‌های تکراری با همکار یا مدیر، حجم زیاد کار) وضعیت تنش و استرس مزمن حاکم می‌شود.

بر اساس گزارش سازمان بین‌المللی کار، هر بار که مسئولیت کاری سنگینی بر عهده فرد قرار می‌گیرد و او نتواند خود را با آن تطبیق دهد، دچار استرس و تنش می‌شود. این مسئله، چه در درازمدت و چه کوتاه‌مدت، بر سلامت جسمانی و روانی فرد تأثیر منفی می‌گذارد. اگر تنش کاری بیش از حد طولانی شود، توان انطباق و سازگاری کاهش می‌یابد و بدن دچار فرسودگی و خستگی مزمن می‌شود.

پیام «عجله کن!» این پیام به افرادی ارسال میشود که در دوران کودکی بارها و بارها این گونه جملهها را شنیدهاند: «اینقدر لفتش نده!»، «تو خیلی کُندی!» این پیامها در بزرگسالی خود را به شکل بیقراری و بیتابی در فرد بروز میدهند. آنها خیلی زود حوصلهشان سر میرود و سرعت انجام کار را مهمتر از کیفیت آن میدانند.
پیام «سختکوش باش!» این پیام معمولا به افرادی ارسال میشود که فکر میکنند تمامی موفقیتها در نتیجه کارهای سخت و دشوار به دست میآید. از این رو، آنها معمولا تمایل زیادی برای پیچیده کردنِ بیفایده کارها دارند. آنها در دوران کودکی این جملهها را بارها شنیدهاند: «کمی به خودت زحمت بده!»، «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود!»، «تو هیچ وقت نباید تسلیم شوی!»
فرض کنید به شخصی که پیام «کامل باش!» را همیشه دریافت کرده است، مسئولیتی واگذار میکنید. بدون شک از کارآیی او و دقتش در کارها و نیز قابلاطمینان بودنش راضی خواهید بود. در حالی که همین شخص ممکن است در اثر بازخوانیها، بازنویسیها و اصلاحات و غرق شدن بیش از حد در جزئیات، نتواند کار را بهموقع تحویل دهد.

این باورهای جزماندیشانه ما هستند که باعث شکلگیری احساسات منفی و استرس در ما میشوند. برخی از این طرحوارههای شناختی عبارتاند از: «من باید در هر کاری که بر عهده میگیرم، موفق شوم»؛ استقلال، «من باید بتوانم به تنهایی از پس کارهای خودم برآیم و گلیم خودم را از آب بیرون بکشم، کمک گرفتن از دیگران نشانه ضعف است!»؛ تأیید، «نباید باعث ناراحتی دیگران شوم!»؛ هوشیاری، «من باید به تمام مسائل اطرافم آگاه باشم»؛ اداره دنیا، «همه کارها باید آن گونه که من پیشبینی کردهام پیش بروند.»

خوب و بد کمال گرایی:چگونه جنبه های مثبت کمال گرایی را حفظ کنیم (زندگی بهتر)

1,900,000 ریال

کمال‌گرایی، جدا از تقویت عزت نفس، باعث می‌شود که ما خود را دست‌کم بگیریم، از اولویت‌های اصلی خود دور شویم و گاه حتی خیلی ساده زندگیمان را نیز فنا کنیم. کمال‌گرایی شخص را بی‌نهایت تحت فشار قرار می‌دهد، موجب شکل‌گیری انتظارات شخصی غیرواقعی می‌شود، فرد را درگیر جزئیات می‌کند، کوچک‌ترین اشتباه ممکن را تبدیل به بزرگ‌ترین دغدغه ذهنی او می‌کند و به‌این‌ترتیب، هر شکستی همچون ورشکستگی مطلق تلقی می‌شود. شما توانایی درک لذت و رضایت را ندارید. با وجود آن‌که شخصی مولد و کارآمد هستید، اما هرگز به خودتان فرصت نمی‌دهید که اندکی طعم موفقیت را بچشید، از آن بهره ببرید و از خودتان قدردانی کنید. در واقع، شما به خودتان اجازه نمی‌دهید که هیجان‌های مثبت را تجربه کنید.

من مضطرب (با دلشوره و نگرانی های روزمره مان چه کنیم؟)،(کتاب های زندگی بهتر)

2,100,000 ریال

اگر برای رهایی از احساسات نامطلوبی چون تنهایی و طردشدگی (که در گذشته یا تجربه‌های قبلی‌مان حس کرده‌ایم)، دست‌به‌دامن شبکه‌های اجتماعی شویم، برخلاف تصورمان نه‌تنها نمی‌توانیم بر احساس رنجش غلبه کنیم بلکه در واقع در خفا نیز آن را تشدید می‌کنیم.

در جامعه‌ای بحران‌زده، همه ما دوست داریم خوشبخت زندگی کنیم. اما مشکل ازآ نجا شروع می‌شود که هر یک از ما بدون در نظر گرفتن ابعاد اجتماعی، محیطی و دنیوی، فقط به دنبال خو شبختی خودمان هستیم.
در شبکه‌های اجتماعی حتی اگر پیام‌های کاملا خصوصی هم برای یکدیگر بفرستیم باز هم به آن صمیمیت لازم بین دو فرد نخواهیم رسید.

شبکه‌های اجتماعی حس مقایسه را در ما زنده می‌کنند، در واقع به‌طور ضمنی و پنهان روی رفتار دیگری متمرکز می‌شویم. معمولا تصویر دیگری در ذهن ما ارزش بیشتری پیدا می‌کند و در نتیجه قضاوت نادرستی از خود یا حتی دیگران خواهیم داشت. در واقع، هنجارهای اجتماعی در دنیای مجازی، ابعاد روانی به‌دنبال دارد که می‌تواند به روابط اجتماعی واقعی ما صدمه بزند و در برخی موارد حتی منجر به انزوا و گوشه‌گیری اجتماعی شود.

امروز دیگر جایی برای قضاوقدر باقی نمی‌گذاریم. گویا نوعی ارتباط علت و معلولی برای همه‌چیز وجود دارد. رسانه‌سازی روانشناسی، پویایی آن را بیشتر می‌کند. یعنی باید در پی یافتن علت هر چیزی باشیم : چرا مرد یا زن زندگی‌ام را ملاقات نمی‌کنم؟ چرا به این پست و مقام دست نیافتم؟ چرا تصادف کردم؟ چرا سرطان دارم؟ چرا نمی‌توانم بچه‌دار شوم؟

انسان مدرن با جریانی متناقض روبه‌روست: او برای دیرتر مردن دست به هر کاری می‌زند (با فرض اینکه روز به روز پیرتر می‌شود) اما از طرف دیگر، به راه‌های جوان‌سازی روی می‌آورد که منکر پیری شود.

برایت چه اتفاقی افتاد؟ (گفت و گویی درباره تروما،تاب آوری و التیام)

2,450,000 ریال

· «برایت چه اتفاقی افتاد؟» هم سؤال کلیدی برای درک افراد هم سؤال کلیدی برای درک مغز است. به عبارت دیگر، گذشته شخصی شما افرادی که در زندگی‌تان بوده‌اند یا مکان‌هایی که در آن‌ها حضور داشته‌اید بر رشد مغزتان تأثیر می‌گذارد.
· مردم خیال می‌کنند فحش‌دادن جلو بچه‌ها اشکالی ندارد. آن‌ها فکر می‌کنند که می‌توانند در مقابل کودک خردسالشان خشونت نشان دهند و جنگ و دعوا راه بیندازند. من از صدها مادر شنیده‌ام: «خوب، وقتی بزرگ‌تر شد، پدر بدزبانش را ترک می‌کنم» تصورشان این است که کودکشان برای درک محیط خیلی کوچک است، درحالی‌که دقیقا برعکس است.
· کودکان والدین خود را افراد جداگانه‌ای نمی‌بینند که کنار هم قرار گرفته‌اند. آن‌ها یک واحد والدین را در یک واحد خانوادگی می‌بینند. بنابراین، حتی اگر قرار باشد طلاق بهترین نتیجه برای خانواده داشته باشد، بچه‌ها احساس می‌کنند که تکه‌تکه شده‌اند. اگر یکی از والدین دیگر دسترس نباشد یا ناگهان و قبل از ایجاد حس اعتماد در کودک، وارد رابطه‌ای جدید شود، این امر بر مناطقی از مغز کودک که در شکل‌گیری عزت نفس او نقش دارد، تأثیر می‌گذارد.
· وقتی پای رابطه‌ای جدید به میان می‌آید، دو اتفاق می‌افتد. اول این‌که کودک و حتی نوزاد، از خود می‌پرسد: «این آدم کیه و جریان چیه؟» و دوم این‌که احساس می‌کند که توجه پدر یا مادر از وی دور و به آن شخص معطوف شده است. می‌توانید ببینید که این امر تا چه حد آرامش را از کودک دور می‌کند حتی بدون این‌که هیچ پرخاش، دشمنی یا دشنامی در میان باشد.

مصائب عشق

900,000 ریال

جملات برگزیده‌ی کتاب
*وقتی مشکلات رخ می‌دهد، کم کم احساس می‌کنیم که با عقب‌مانده‌ای ذهنی ارتباط برقرار کرده‌ایم. احساس غم و اندوه ما مسلما باید تقصیر کسی باشد و به این نتیجه می‌رسیم که این شریک زندگیمان است که باید سرزنش شود.
*همین که ما ماهیت واقعی عشق را درک کنیم، غم و اندوه‌ها از نشانه‌های بدبختیمان به حقیقت زندگی ما تبدیل می‌شود.
*شریک زندگی ایده‌آل باید ترکیبی از درمانگر، دستیار شخصی، معلم، میزبان، آشپز، پرستار و محافظ شخصی باشد.
*چیزی که بعدها ما را به هیولا تبدیل می‌کند این است که هرگاه پریشان و ناراحتیم به‌وضوح درباره‌اش حرف نمی‌زنیم، بلکه درعوض آرامشمان را از دست می‌دهیم، فریاد می‌زنیم، قهر می‌کنیم و بداخلاق می‌شویم.
*دلیل نگران‌کننده دیگر که باعث رفتار زشت و بدجنسی کردن ما با همسرمان می‌شود، این است که نگران این نیستیم که ترکمان کنند. بنابراین، با آنها بدرفتاری می‌کنیم. اگر ما این برخوردهای شدید را با دوستانمان داشتیم، آنها خیلی زود برای ندیدنمان بهانه‌ای جور می‌کردند، اما با شریک زندگی خود خیلی راحتتر هستیم و خاطرجمعیم که با وجود عصبانی‌بودنمان آنها از ما فرار نخواهند کرد.
*باید بپذیریم که با کسی زندگی تشکیل داده‌ایم که نالایق و بی‌ارزش نیست. اگر زندگی مشترک برایمان سخت است باید خود زندگی را سرزنش کنیم نه شریک زندگیمان را.
*رسیدگی به کارهای منزل نشانه مرگ عشق نیست. این همان چیزی است که ما وقتی به اوج درخشش خود می‌رسیم، به آن می‌پردازیم.

زندگی مشترک جرات می خواهد (کتاب های زندگی بهتر)

2,450,000 ریال

«رابطه‌عاشقانه‌تان را حفظ کنید. لحظاتی را در کنار هم سپری کنید. اگر ممکن است دست‌کم یک شب در هفته یا حتی بیشتر، با هم بیرون بروید؛ به رستوران یا هر جای دیگری. وقتی بیرون می‌روید، دوباره درباره حل مشکلات زندگی روزمره، مشکلات فرزندان‌یا کارتان صحبت نکنید. وقتی در کنار هم هستید، با لحنی عاشقانه از خودتان و از جایگاه طرف مقابل در زندگیتان صحبت کنید، باز هم همان احساسات عاشقانه گذشته را تداعی کنید، کار خوبی برای خودتان انجام دهید و همه چیز را برای آسایش خود فراهم کنید. گاهی، آخر هفته‌ها را دو نفری سپری کنید. اگر می‌توانید دو بار در ماه را در مکانی که دوست دارید، در آشیانه‌عشق و در پیله‌خودتان، کنار هم باشید. از اینکه در این مدت، نگهداری از فرزندانتان را به کس دیگری بسپارید، احساس گناه نکنید. به دلیل کار‌نکردن احساس گناه نداشته باشید. شما هم حق دارید کمی استراحت کنید. زندگی شخصی خود را قربانی کار نکنید.»

هنر درست حرف زدن

1,200,000 ریال

· دیپلماسی به‌عنوان جایگزین ضروری برای ویرانی جنگ ظاهر شد؛ اگر توانستی به جای اصرار تشویق کنی و آرامش ببخشی، امکان این وجود خواهد داشت که از جسدهای محاصره‌شده در جنگ اجتناب کنی. دیپلماسی پای کلماتی مثل «احتمالا»، «شاید» و «ممکن است» را به میان می‌آورد تا بتواند فضایی برای رهایی (به جای اجبار) را ایجاد کند. و به جای نقد از ستایش و از پیشنهاد به جای زورگیری استفاده می‌کند. این نتیجه بزدلانه رفتار کردن و یا ضعف نبوده بلکه نتیجه درسی است که با درد آموخته‌شده به طریقی که در آن یک دلیل قانع‌کننده که به طور مستقیم بیان شده ممکن است به نتیجه مطلوب نرسد.
یک مثال برای شیوه حرف زدن با کودک برای انجام تکالیف مدرسه:
· خوب می‌دونم که دوست نداری این تکالیف رو انجام بدی، درسته که به عنوان بزرگسال هرگز لازم نیست که 6397رو روی کاغذ بر 82 تقسیم کنی و جوابش رو بدونی، اما متأسفانه ازت نخواستن که فقط به دلیل اینکه یک روز این‌ها لازمت می‌شه انجامشون بدی. تو به این خاطر این تمارین را انجام می‌دی که زندگی پره از کارهایی که باید انجامشون بدی نه به این خاطر که می‌خواهی، بلکه به این خاطر که مجبوری انجامشون بدی.

· کلمات درست چندان مهم نیستند، آنچه که مهم است سبک و لحنی است که ناشی از تصور برتری موقعیت خود و احتمال بی‌گناهی کسانی است که ما را بیشتر آزار می‌دهند، به این صورت مشاهده می‌شود که شکایت کردن به معنی توهین کردن نیست، بلکه تلاشی جاه‌طلبانه و مشروع است که به دیگران به‌نوعی آموزش جزئی ارائه می‌دهد.