با شنیدن عبارت «تئوری موسیقی» چه چیزی به ذهنتان می‌آید؟ تصویر معلم موسیقی‌تان که از پشت پیانو به شما چشم‌غره می‌رفت یا همکلاسی‌های دانشکده که در کلاس تئوری با جدیت تلاش می‌کردند برای ساز ترمین، نت بنویسند؟ اگر هرکدام از اینها به تصور شما از تئوری موسیقی نزدیک است می‌توان امیدوار بود که این کتاب حسابی شگفت‌زده‌تان کند.
برای خیلی از نوازنده‌هایی که خودشان موسیقی را یاد گرفته‌اند مفهوم تئوری موسیقی دلهره‌آور و حتی کمی آزاردهنده‌ است اصلا چرا کسی که می‌تواند از روی تبلچر گیتار بزند و بعضی از گام‌ها را هم بلد است باید وقتش را صرف یادگرفتن تئوری پیچیده و گیج کننده کند؟ حتی ابتدایی‌ترین تمرین‌های تئوری موسیقی هم اطلاعاتی در اختیارتان می‌گذارد که برای گسترش دامنۀ توانایی‌تان به عنوان موسیقیدان به آنها نیاز دارید. مقدار معقولی مهارت در نوتخوانی به شما امکان می‌دهد که انواع موسیقی را بنوازید و اطلاعات ابتدایی دربارۀ توالی آکوردها کمک می‌کند خودتان آهنگسازی کنید.
تئوری موسیقی فوردامیز طراحی شده است تا اطلاعات مختلف موسیقی را در اختیارتان بگذارد. مثل مهارت در نگهداشتن ریتم موسیقی و خواندن نت و ساختن آهنگ.
هرفصل این کتاب تا حدودی مستقل است یعنی لازم نیست که فصل‌های قبلی را خوانده باشید تا فصل بعد را بفهمید اما با این حال پشت سرهم خواندن فصل‌ها مفید است چون دانش موسیقی از مفاهیم ساده شروع می شود تا به مباحث سخت‌تر برسد.
اگر تازه هنرجوی موسیقی شده‌اید یا می‌خواهید از اول شروع کنید، از بخش یک شروع کنید. اگر با مبانی ریتم آشنایید و می‌خواهید نت‌خوانی یاد بگیرید از بخش 2 شروع کنید. اگر موسیقی‌دان یا نوازندۀ آموزش‌دیده هستید. بخش 3، مبانی، توالی آکوردها و گام‌ها و کادانس‌ها را پوشش می‌دهد. همچنین با مطالعه بخش 4 که انواع فرم‌های موسیقی را توضیح می‌دهد می توانید ایده‌های موسیقیایتان را در قالب آنها به اجرا در آورید.

جودی با ترشرویی گفت: من اصلا نمی‌فهمم چرا یک جادوگر باید به مدرسه سنت بارتی بیاید.
توماس گفت: آقای ماجیکا فکر می‌کند احتمالا به همان دلیل که خودش به این‌جا آمده. او می‌گوید این روز‌ها کسی نمی‌تواند از راه جادوگری پولی بدست بیاورد؛ آدم باید شغل دیگری پیدا کند. اما این خیلی بد است که خانم وارلاک مدرسه سنت‌بارتی را انتخاب کرده.
آن‌ها داشتند برای اولین جلسه‌ی تمرین ارکستر با خانم وارلاک، از زمین بازی به سالن مدرسه می‌رفتند.

مینیمال‌ها طرح‌هایی مفهومی هستند، پس رنگ‌آمیزی شما هم باید مفهومی باشد. می‌توانید بنا به حسی که طرح به شما منتقل می‌کند ، تکنیک رنگ کردن و رنگ‌های مورد نظر خود را بیابید.
در این طرح‌ها، معمولا از رنگ‌های هم‌طیف و هم‌خانواده و همچنین روشن و کم‌رنگ ( رنگ‌های پاستلی) استفاده می‌شود. تکنیک سایه زدن هم برای این طرح‌ها پیشنهاد می‌شود. اما در نهایت شما هستید که باید حس خود را به طرح منتقل کنید.
سعی کنید خود را مقید به فضاهای طرح نکرده و حتی اگر جرقه‌ای به ذهنتان خطور کرد به فضاهای خالی طرح یا رنگی اضافه کنید. کتاب رنگ‌آمیزی مینیمال بیشتر از سایر کتاب‌های رنگ آمیزی خلاقیت شما را به چالش می‌کشد پس با ذهنی آماده و بهره‌گیری از هنر و خلاقیت خود سراغ طرح‌ها بروید.