(داستان های آمریکایی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 203 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | جان استن بک |
سال چاپ | 1402 |
تعداد صفحه | 144 |
بازنویسی |
1,850,000 ریال
(داستان های آمریکایی،قرن 20م)
میخانه بوفالو، حتى در چشم من، جاى وحشتناکى بود، اما وقتى که شب در خیابان روى پیادهروهاى چوبى مىگردى و آنگاه که رشتههاى بلند مه مرداب همچون پارچه پشمى کثیف مواجى به صورتت مىخورد؛ سرانجام وقتى که در چرخان میخانه کارل خیکى را گشودى و مردها را دیدى که دورتادور نشستهاند و گپ مىزنند و مىنوشند و کارل خیکى به طرفت مىآید _ به نظرت خیلى خوب مىآید، از چنگش نمىتوانى بگریزى.
پوکر سبکى برپا بود. تیموتى رتز، شوهر صاحبخانهی من، تک بازى مىکرد، چون خیلى ناشیانه تقلب مىکرد و هر بار که پا مىشد، یک چیزى مىخورد. یک بار دیدم در یک دست، پنج بار بلند شد. وقتى که مىبرد به دقت ورقها را جمع مىکرد، بلند مىشد و با وقار به سوى بار مىرفت. کارل خیکى با جامى نیمهپر پیش از آنکه برسد مىپرسید «چى بدم؟»
تیموتى با وقار مىگفت «یه نوشیدنى خوب».
کارگرهاى شهر و کشتکارها، در آن اتاق دراز، روى صندلىهاى صاف و سخت پشت پیشخوان مىنشستند. جز در وقت انتخابات یا مسابقات بزرگ که سخنرانىها یا اظهار عقاید با صداى بلند پیش مىآمد، بقیه اوقات همهمهی آرام و یکنواختى از جمعیت بلند بود.
وزن | 203 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | جان استن بک |
سال چاپ | 1402 |
تعداد صفحه | 144 |
بازنویسی |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.