(داستانهای آلمانی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 300 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | هاینریش بل |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 304 |
بازنویسی | 14030806 |
2,800,000 ریال
(داستانهای آلمانی،قرن 20م)
وقتی داشتم تختهگاز از خیابان کوبلنتس پایین میرفتم، دنبال یکی از آن ماشینهای جماعت وزیر و وکیل بودم تا بهش خط بیندازم. ماشین مامان رینگهای برجستهای داشت که با آن میشد به ماشینهای دیگر خط انداخت. ولی صبح به آن زودی هیچ وزیری توی خیابان نبود. به لئو گفتم: «حالا جدی میخواهی بروی سربازی؟» سرخ شد و سری تکان داد و گفت: «با بچههای کلاس دربارهاش صحبت کردیم. به این نتیجه رسیدیم که این کار خدمت به دموکراسی است.» گفتم: «خیلی خب، برو هر غلطی دلت میخواهد بکن. بعضی وقتها تاسف میخورم که مشمول خدمت نیستم.» لئو پرسان به طرف من چرخید، ولی وقتی خواستم نگاهش کنم، رویش را برگرداند. پرسید: «چرا؟» گفتم: «چون دلم میخواهد دوباره آن سرگردی را ببینم که مدتی پیش ما لنگر انداخته بود و میخواست خانم وینکن را بکشد. لابد تاحالا سرهنگی تیمساری چیزی شده.»
وزن | 300 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | شمیز |
نویسنده | هاینریش بل |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 304 |
بازنویسی | 14030806 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.