(داستان های برزیلی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 188 گرم |
---|---|
نویسنده | پائولو کوئیلو |
سال چاپ | 1401 |
تعداد صفحه | 152 |
نوع جلد | شمیز |
قطع | رقعی |
بازنویسی | 14030118 |
1,250,000 ریال
(داستان های برزیلی،قرن 20م)
ناخودآگاه دستم داخل کیفم رفت، جایی که بذرهایی را که مادرم قبل از مرگش به من داده بود نگهداری میکردم. من همیشه آنها را همراه خودم نگه میداشتم.
«وقتی زنی یا مردی از سوی کسی که دوستش دارد رها میشود، هرکدام روی درد خود متمرکز هستند؛ و هیچ کس از آنچه که برای دیگری اتفاق افتاده است تعجب نمیکند. ممکن است آنها هم رنج کشیده باشند و تمایلات قلبی خودشان را کنار بگذارند و به خاطر جامعه کنار خانواده خود بمانند. آنها هر شب به رختخواب میروند، نمیتوانند بخوابند، گیج و سردرگم هستند که شاید تصمیم اشتباهی گرفته باشند. بعضی اوقات هم آنها احساس اطمینان میکنند که محافظت از خانواده و فرزندانشان وظیفه آنهاست؛ اما زمان کمکی به آنها نمیکند و هرچه زمان جدایی بیشتر میشود خاطراتشان بیشتر از لحظات تلخ پاک میشود و تبدیل به ارزوی یافتن بهشت گمشده میشود؛ و کسی جز خودشان نمیتواند به آنها کمک کند. او فاصله میگیرد و در طول هفته آشفته به نظر میرسد و تنها روزهای آخر هفته برای توپبازی با دوستانش بیرون می آید.
پسرش از بستنی خوردن لذت میبرد و همسرش با حسرت غمگینانه به زنانی که لباسهای باشکوه پوشیدهاند نگاه میکند -باد آنقدر قوی نیست که جهت قایق را تغییر دهد و همانجا در بندر در میان آبهای آرام میماند -همه رنج میبرند، چه آنهایی که میروند و چه آنهایی که میمانند و حتی خانوادهها و فرزندانشان، ولی هیچ کس کاری از دستش برنمیآید.»
مادام گومه به چمنی که در وسط باغچه کاشته شده بود مینگریست و وانمود میکرد حرفهایم را تحمل میکند، اما من میدانستم که با حرفهایم زخمی کهنه را باز کردهام که ممکن است دوباره خونریزی کند.
پس از مدتی برخاست و پیشنهاد داد که برگردیم -احتمالا خدمتکارانش شام تهیه دیده بودند -و گفت که قرار است هنرمندی مشهور به همراه دوستانش از موزه همسرش دیدن کنند.
وزن | 188 گرم |
---|---|
نویسنده | پائولو کوئیلو |
سال چاپ | 1401 |
تعداد صفحه | 152 |
نوع جلد | شمیز |
قطع | رقعی |
بازنویسی | 14030118 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.