(داستانهای فرانسوی،قرن20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 163 گرم |
---|---|
نویسنده | آلبر کامو |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 152 |
نوع جلد | شمیز |
قطع | رقعی |
بازنویسی | 14030529 |
1,350,000 ریال
(داستانهای فرانسوی،قرن20م)
جلوی من حتی سایهای یافت نمیشد. و هرچیز، هر زاویه، همه خمیدگیها در مقابل چشمانم با بیحیایی زنندهای رسم میشدند. در این لحظه بود که دوستان مادرم وارد شدند. رویهمرفته ده دوازده نفری بودند. با سکوت وارد این روشنایی خیرهکننده شدند. بیاینکه صدایی از صندلیها بلند شود، روی آنها قرار گرفتند. آنها را چنان میدیدم که تاکنون هیچکس را ندیدهام. هیچ یک از جزئیات صورتها و لباسهایشان از نظرم نمیگریخت. با وجود این صدایی از آنها نمیشنیدم و واقعیت آنها را به زحمت میتوانستم باور کنم. تقریبا همه زنها پیشبند بسته بودند؛ با بندی که تنگ، بدنشان را میفشرد و شکم پایین افتادهشان را بیشتر نمایان میکرد. تا آن وقت هرگز درک نکرده بودم که پیرزنان تا چه حد میتوانند شکم داشته باشند. مردها تقریبا همه بسیار لاغر بودند و عصا به دست داشتند. چیزی که در قیافه آنها مرا به خود جلب میکرد، این بود که چشمهایشان را نمیدیدم، فقط روشنایی تیرهای بود که از وسط حفرهای از چروک به نظر میرسید. هنگامی که نشستند، اغلب مرا نگاه کردند و با زحمت سری تکان دادند و چون لبهایشان در دهانهای بیدندانشان فرورفته بود، من نفهمیدم که آیا به من سلام میکنند یا فقط یک حرکت عصبی سرشان را تکان داده است، اما گمان میکنم سلامم کردند. در این هنگام بود که متوجه شدم همه در مقابل من، گرداگرد دربان نشستهاند و سر خود را تکان میدهند. در یک آن، این فکر مسخره در من ایجاد شد که آمدهاند مرا محاکمه کنند.
وزن | 163 گرم |
---|---|
نویسنده | آلبر کامو |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 152 |
نوع جلد | شمیز |
قطع | رقعی |
بازنویسی | 14030529 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.