(داستان های فارسی،قرن 14)
0/5
(0 نظر)
وزن | 179 گرم |
---|---|
نویسنده | بزرگ علوی |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 173 |
نوع جلد | شمیز |
قطع | رقعی |
بازنویسی | 14031009 |
1,950,000 ریال
(داستان های فارسی،قرن 14)
شام را خوردم و پیاده به مهمانخانه پدرم رفتم. ساعت نه به آنجا رسیدم. در اتاق پدرم که رفتم، گفتند در سالن پایین است. از پلهها پایین آمدم. در را که باز کردم دیدم کاتوشکا پهلوى پدرم نشسته است. پیشخدمت داشت شیشههاى شراب را برمىداشت و شیشههاى تازه مىگذاشت. پدرم صورتش را از ته تراشیده بود. کاتوشکا لباس آبى رنگ تنش بود. قشنگتر از همیشه به نظرم آمد. فورى بیرون آمدم. روى کارتم چیزى به کاتوشکا نوشتم و به پیشخدمت دادم که به او بدهد.
«کاتوشکاى عزیزم، از من خواهش کرده بودى که پدرم را به تو معرفى کنم، همان است که سر میز تو، دست چپ تو نشسته است. از من خواهش کرده بودى که عقیدهام را راجع به شوهر تازهاى که مىخواهى انتخابکنى بگویم. بسیار خوب شوهرى است، ترا خوشبخت مىکند. ف.»
به صاحب مهمانخانه گفتم: «چمدان مال آن مردى است که پهلوى آن خانم نشسته است.»
وزن | 179 گرم |
---|---|
نویسنده | بزرگ علوی |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 173 |
نوع جلد | شمیز |
قطع | رقعی |
بازنویسی | 14031009 |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.