(داستان های روسی،قرن 20م)
0/5
(0 نظر)
وزن | 780 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | زرکوب |
نویسنده | یولیان سمیونوف |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 584 |
بازنویسی |
5,950,000 ریال
(داستان های روسی،قرن 20م)
به جز پرندهها و صاحب شیدای آنها، فقط گلدانِ علامتِ سلامتی ناظر پیکر بیجان پلیشنر بود. “هیچکس با هیچکس سخن نگفت.” نه بهار برن و نه گلدان ضامن جان پروفسور و نه پرندهها. خون مرد برای نخستین بار سنگفرش خیابانی در برن را سرخ کرد. خون بر سختی سنگ لغزید و به خاک نرسید. تنها حافظهی کوتاه پرندهگان رد خون را به خاطر سپرد و سبزی به زردی نشسته گلدانی که در نتیجهی بی مبالاتی نازیها چروکیده بود. پیرمرد پرندهفروش چشمان خود را مالید. باریکهای از میان تالاب خون راه افتاد و در میان دو تکه سنگ پیچید. نه خروشید و نه جوشید. همانجا ماسید. باران که بارید دیگر کسی ندید در خیابانی خاموش شهری بیطرف انسان بی گناهی را کشتهاند.
وزن | 780 گرم |
---|---|
قطع | رقعی |
نوع جلد | زرکوب |
نویسنده | یولیان سمیونوف |
سال چاپ | 1403 |
تعداد صفحه | 584 |
بازنویسی |
هنوز حساب کاربری ندارید؟
ایجاد حساب کاربری
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.